جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

نور ایمان از بیاض روی اوست


نور ایمان از بیاض روی اوست    ظلمت کفر از سر یک موی اوست
ذره ذره در دو عالم هر چه هست    پرده‌ای در آفتاب روی اوست
هر که را در هر دو عالم قبله‌ای است    گرچه نیست آگاه آنکس سوی اوست
هر دو عالم هیچ می‌دانی که چیست    هر دو عکس طاق دو ابروی اوست
چون کمان ابروی او درکشیم    کان کمان پیوسته بر بازوی اوست
آن همه غوغای روز رستخیز    از مصاف غمزه‌ی جادوی اوست
رستخیز آری کلمح باالبصر    از خدنگ چشم چون آهوی اوست
هم زمین از راه او گردی است بس    هر فلک سرگشته‌ای در کوی اوست
زان سیه گردد قیامت آفتاب    تا شود روشن که او هندوی اوست
آسمان را از درش بویی رسید    تا قیامت سرنگون بر بوی اوست
خلق هر دو کون را درد گناه    بر امید ذره‌ای داروی اوست
تا که بویی یافت عطار از درش    دل نمی‌داند که در پهلوی اوست


همچنین مشاهده کنید