چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

بس نظر تیز که تقدیر کرد


بس نظر تیز که تقدیر کرد    تا رخ زیبای تو تصویر کرد
روی تو عقلم صدف عشق ساخت    چشم تو جانم هدف تیر کرد
نرگس جادوت دل از من ربود    گفت که این جادوی کشمیر کرد
جادوی کشمیر نیارد همی    پیش تو یک مسله تقریر کرد
زلف تو باز این دل دیوانه را    حلقه درافکند و به زنجیر کرد
هر که سر زلف تو در خواب دید    کافریش عشق تو تعبیر کرد
با سر زلف تو همه هیچ بود    هرچه دلم حیله و تدبیر کرد
کفر از آن خاست که در کاینات    کوکبه‌ی زلف تو تأثثیر کرد
زلف تو اسلام برافکنده بود    لیک نکو کرد که تاخیر کرد
مرغ دلم تا که زبون تو شد    قصد بدو عشق زبون گیر کرد
در ره عشق تو دلم جان بداد    تا جگر سوخته توفیر کرد
ناله‌ی شبگیر من از حد گذشت    چند توان ناله‌ی شبگیر کرد
کس بنداند که دل عاشقم    در ره عشق تو چه تقصیر کرد
لاجرم اکنون چو به دام اوفتاد    دانه‌ی جان در سر تشویر کرد
بر دل عطار ببخشای از آنک    روز جوانیش غمت پیر کرد


همچنین مشاهده کنید