پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

هرچه همه عمر همی ساختیم


هرچه همه عمر همی ساختیم    در ره ترسابچه درباختیم
راهب دیرش چو سپه عرضه داد    صد علم عشق برافراختیم
رقص‌کنان بر سر میدان شدیم    نعره‌زنان بر دو جهان تاختیم
ترک فلک غاشیه‌ی ما کشد    زانکه نه با اسب و نه با ساختیم
عشق رخش چون به سر ما رسید    سر به دل خرقه برانداختیم
سینه به شکرانه‌ی او سوختیم    قبله ز بتخانه‌ی او ساختیم
گرچه فشاندیم بر او دین و دل    قیمت ترسابچه نشناختیم
درد ده ای ساقی مجلس که ما    پرده‌ی درد است که بنواختیم
نه که نه ما بابت درد توییم    زانکه ز درد تو بنگداختیم
با تو که پردازد اگر راستی است    چون همه از خویش نپرداختیم
جز سخنی بهره‌ی عطار نیست    زان به سخن تیغ زبان آختیم


همچنین مشاهده کنید