چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

ای صد هزار عاشقت از فرق تا به پای


ای صد هزار عاشقت از فرق تا به پای    پنهان ز عاشقانت رویی به من نمای
آب رخم مبر ز دو جادوی پر فریب    قوت دلم بده ز دو یاقوت جانفزای
اندر هوای روی تو ای آفتاب حسن    تا کی زنم چو ذره‌ی سرگشته دست و پای
چون سایه‌ای فرو شدم از عشق تو به خاک    ای آفتاب جان من از قعر جان برآی
بر کارم اوفتاد ز زلف تو صد گره    بگشای کارم از سر زلف گره‌گشای
بردی دلم به زلف و دلم بوی می‌برد    از حلقه‌های آن شکن زلف دلربای
دور از رخ تو زلف تو در غارت دلم    بر روی اوفتاد و شکن یافت چند جای
عطار رفت و دل به تو بگذاشت و خاک شد    تا روز حشر باز ستاند ز تو جزای


همچنین مشاهده کنید