پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

عذر از که توان خواست که دلبر نپذیرد


عذر از که توان خواست که دلبر نپذیرد    افغان چه توان کرد که داور نپذیرد
زرگونه‌ی من دارد و گر زر دهم او را    ننگ آیدش از گونه‌ی من زر نپذیرد
صد عمر به کار آید یک وعده‌ی او را    کس عمر ابد یک نفس اندر نپذیرد
از دیده به بالاش فرو بارم گوهر    آن سنگ‌دل افسوس که گوهر نپذیرد
جان پیش‌کش او بتوان کرد ولیکن    بر جان چه توان کرد مزید ار نپذیرد
پروانه‌ی وصل از سر و زر خواهد مرفق    آن شحنه‌ی حسن از چه سر و زر نپذیرد
خاقانی اگر رشوه دهد خال و لبش را    ملک دو جهان خواهد و کمتر نپذیرد


همچنین مشاهده کنید