جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

تا مرا عشق یار غار افتاد


تا مرا عشق یار غار افتاد    پای من در دهان مار افتاد
چکنم چون ز گلستان امید    دیده‌ام را نصیب خار افتاد
کشتی صبر من چو از غرقاب    نتوانست بر کنار افتاد
سود نکند نصیحتم که مرا    این مصیبت هزار بار افتاد
گفتی از صبر ساز دست آویز    که تو را عشق پایدار افتاد
بی‌من است این سخن تو دانی و دل    که تو را با من این قرار افتاد
رفت در شهر، آب خاقانی    کار با لطف کردگار افتاد


همچنین مشاهده کنید