چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

از عشق دوست بین که چه آمد به روی من


از عشق دوست بین که چه آمد به روی من    کز غم مرا بکشت و نیازرد موی من
از عشق یار روی ندارم که دم زنم    کز عشق روی او چه غم آمد به روی من
باری کبوترا تو ز من نامه‌ای ببر    نزدیک یار و پاسخش آور به سوی من
درد دلم ببین که دلم وصل جوی اوست    آه ای کبوتر از دل سیمرغ جوی من
زنهار تا به برج دگر کس بنگذری    برجت سرای من به و صحرات کوی من
گستاخ برمپر که مبادا که ناگهی    شاهین بود نشانده به راهت عدوی من
بر پای بندمت زر چهره که حاسدان    بی‌رنگ زر رها نکنندت به بوی من
خاقانی است جوجو در آرزوی او    او خود به نیم جو نکند آرزوی من


همچنین مشاهده کنید