جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

در رثاء پسر خود رشید الدین و وفات دختر


دریغ میوه‌ی عمرم رشید کز سر پای    به بیست سال برآمد به یک نفس بگذشت
مرا ذخیزه همین یک رشید بود از عمر    نتیجه‌ی شب و روزی که در هوس بگذشت
چو دخترم آمدم از بعد این چنین پسری    سرشک چشم من از چشمه‌ی ارس بگذشت
مرا به زادن دختر غمی رسید که آن    نه بر دل من و نی بر ضمیر کس بگذشت
چو دختر انده من دید سخت صوفی‌وار    سه روز عده‌ی عالم بداشت پس بگذشت
نه همت من به پایه راضی است    نه پایه سزای همتم هست
یارب چو ز همت و ز پایه    نگشاید کار و نگذرد دست
یا پایه چو همتم برافراز    یا همت من چو پایه کن پست
خاقانی از حدیث زمانه زبان ببست    کز هرچه هست به ز زبان کوتهیش نیست
گیرم ز روی عقل همه زیر کیش هست    با کید روزگار بجز ابلهیش نیست
هدهد ز آب زیر زمین آگه است لیک    از دام بر فراز زمین آگهیش نیست


همچنین مشاهده کنید