جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

ای جان جهان کبر تو هر روز فزونست


ای جان جهان کبر تو هر روز فزونست    لیکن چه توان کرد که وقت تو کنونست
نشگفت اگر کبر تو هرگز نشود کم    چون خوبی دیدار تو هر روز فزونست
عالم ز جمال تو پرآوازه شد امروز    زیرا که جمال تو ز اندازه برونست
در زلف تو تاب و گره و بند و شکنجست    در چشم تو مکر و حیل و زرق و فسونست
تا من رخ چون چشمه‌ی خورشید تو دیدم    چشمم ز غم عشق تو چون چشمه‌ی خونست
ای رفته ز نزدیک سنایی خبرت هست    کز عشق تو حال من دل سوخته چونست
از مهر تو چون نقطه‌ی خونست دلم زانک    بر ماه ترا دایره‌ی غالیه گونست


همچنین مشاهده کنید