سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا

زلف پر تابت ما در تاب کرد


زلف پر تابت ما در تاب کرد    چشم پر خوابت مرا بی خواب کرد
با تن من کرد نور عارضت    آنکه با تار قصب مهتاب کرد
عنبرین زلف چو چوگان خم گرفت    تا دلم چو گوی در طبطاب کرد
وان لب عناب گونت طعنه کرد    تا سرشگم سرخ چون عناب کرد
گر عجب بود آنکه عشق تو مرا    مست و هالک بی نبید ناب کرد
این عجب‌تر آنکه عشقت رایگان    چشم من پر لولو خوشاب کرد
میغ روی خوب چون خورشید تو    چشمه‌ی خورشید را محراب کرد
و آتش روی ترا چون سجده برد    همچو ابدالان گذر بر آب کرد


همچنین مشاهده کنید