جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

دیدی که پای از خط فرمان برون نهادی


دیدی که پای از خط فرمان برون نهادی    دیدی که دست جور و جفا باز برگشادی
بردم ز پای بازی تو دست برد عمری    بازم به دست بازی تو دست برنهادی
بر کار من نهی به جفا پای هر زمانی    کارم ز دست رفت بدین کار چون فتادی
در خون و خاک پیش تو می‌گردم وز شوخی    در چشمت آب نیست ندانم که بر چه بادی
شاد آن زمان شوی که مرا در غمی ببینی    غم طبع شد مرا چو به غم خوردنم تو شادی
گویی از این پست به همه رنج یار باشم    نه رنجهات می‌رسد احسنت شاد بادی
در طالعم ز کس چو وفا نیست از تو ماند    از مادر زمانه به هر طالعی که زادی
عشقت به کار بردم و بردم چنانک بردم    عمری به باد دادی ودادی چنانک دادی
ای انوریت گشته فراموش یاد بادت    کو را هنوز در همه اندیشها به یادی


همچنین مشاهده کنید