جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

بیگاه به حضرت رفت در عذر آن گوید


تو آن فرزانه‌ی آزاد مردی    که آزادی ز مادر با تو زادست
دلت گر یک زمان در بند ما شد    به ما بر دست فرمانت گشادست
اگر بی‌تو نشستی بود ما را    غرامت را به جانی ایستادست
تو گر گویی که روز آمد به آخر    حدیثی از سر انصاف و دادست
ولیکن چون تویی روز زمانه    ترا هر گه که بینم بامدادست


همچنین مشاهده کنید