چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود


هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود    هرگز از یاد من آن سرو خرامان نرود
از دماغ من سرگشته خیال دهنت    به جفای فلک و غصه دوران نرود
در ازل بست دلم با سر زلفت پیوند    تا ابد سر نکشد و از سر پیمان نرود
هر چه جز بار غمت بر دل مسکین من است    برود از دل من و از دل من آن نرود
آن چنان مهر توام در دل و جان جای گرفت    که اگر سر برود از دل و از جان نرود
گر رود از پی خوبان دل من معذور است    درد دارد چه کند کز پی درمان نرود
هر که خواهد که چو حافظ نشود سرگردان    دل به خوبان ندهد و از پی ایشان نرود


همچنین مشاهده کنید