پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

شوم هلاک چو غیری خورد خدنگ تو را


شوم هلاک چو غیری خورد خدنگ تو را    که دانم آشتی در قفاست جنگ تو را
که کرده پیش تو اظهار سوز ما امروز    که آتش غضب افروخته است رنگ تو را
مصوران قلم از مو کنند تا نکشند    زیاده از سرموئی دهان تنگ را
زمان کنم افزون جراحت تن خویش    ز بس که بوسه زنم زخمهای سنگ تو را
جریده‌ی گرد من امشب گرت رفیقی نیست    چه باعث است به ره دمبدم درنگ تو را
به مدعی پر و بالی مده که پروازش    بباد بر دهد ای سرو نام و ننگ تو را
ز حرف پر دلی محتشم پرست جهان    ز بس که جای به دل می‌دهد خدنگ تو را


همچنین مشاهده کنید