سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

چون برفروزد آینه زان آفتاب رو


چون برفروزد آینه زان آفتاب رو    رو سوی هر که آورد آتش زند در او
سیلاب تیغ بار چنان تیز رو فتاد    کز سرگذشت آب و مرا تر نشد گلو
زلف تو جادوئیست برآتش گرفته جا    چشم تو آهوئیست به مردم گرفته خو
مشرب رواج یافته چندان که محتسب    می می‌کشد به بزم حریفان سبو سبو
در دیر رکرد غسل به می آن که زا ورع    بر اسمان نگاه نمی‌کرد بی‌وضو
ای دوستان فغان که من ساده لوح را    کشتند بی‌گناه بتان بهانه جو
از دولت گدائی آن ماه محتشم    بهر تو آمد این لقب از آسمان فرو


همچنین مشاهده کنید