چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

ای منور به روی تو هر چشم


ای منور به روی تو هر چشم    در دلم نور تو چو در سر چشم
هر دم از حسن تو دگر رنگی    روی تو جلوه کرده بر هر چشم
مه چو خورشید جویدت هر روز    تا به رویت کند منور چشم
دست صدقم کشد به میل نیاز    خاک پایت چو سرمه اندر چشم
به خیال تو خانه‌ی دل را    هر نفس می‌کند مصور چشم
تا مرا در غم تو با لب خشک    دل به خون جگر کند تر چشم
هر که را آب چشم بهر تو نیست    همچو سیلش شود مکدر چشم
بچشم، زهرم ار کنی در جام    بکشم، بارم ار نهی بر چشم
دل چو مست می محبت شد    خمر عشق تو بود و ساغر چشم
از سر ناز در چمن روزی    ای مه لاله روی عبهر چشم
هست در باغ همچو من بیمار    بهر تو نرگس مزور چشم
هم ز چشم تو خوب منظر روی    هم ز روی تو خوب منظر چشم
هر که دل در تو بست بی بصر است    گر گشاید به روی دیگر چشم
پرده بر وی فروگذار که هست    این دل همچو خانه را در چشم


همچنین مشاهده کنید