پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا
هر شب دل پر خونم بر خاک درت افتد
|
همچنین مشاهده کنید
- آن بخت کو که بر در تو باز بگذرم؟
- ای رخ جان فزای تو گشته خجسته فال من
- آن مونس غمگسار جان کو؟
- در صومعه نگنجد رند شرابخانه
- نیست کاری به آنم و اینم
- شاد کن جان من، که غمگین است
- دل، دولت خرمی ندارد
- عاشقی دانی چه باشد؟ بیدل و جان زیستن
- من که هر لحظه زار میگریم
- ای امید جان، عنایت از عراقی وامگیر
- تماشا میکند هر دم دلم در باغ رخسارش
- بر درت افتادهام خوار و حقیر
- چو دل ز دایرهی عقل بی تو شد بیرون
- شوری ز شراب خانه برخاست
- چون تو کردی حدیث عشق آغاز
- دلی یا دلبری، یا جان و یا جانان، نمیدانم
- در من نگرد یار دگربار که داند
- بیا، تا بیدلان را زار بینی
- مهر مهر دلبری بر جان ماست
- رخ سوی خرابات نهادیم دگربار