جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا
پسرا، ره قلندر سزد ار به من نمایی
|
همچنین مشاهده کنید
- بازم از غصه جگر خون کردهای
- روی ننمود یار چتوان کرد؟
- صبا وقت سحر، گویی، ز کوی یار میآید
- از غم عشقت جگر خون است باز
- اندوهگنی چرا؟ عراقی
- نظر ز حال من ناتوان دریغ مدار
- چه کنم که دل نسازم هدف خدنگ او من؟
- پشت بر روزگار باید کرد
- چه کردم؟ دلبرا، از من چه دیدی؟
- من رنجور را یک دم نپرسد یار چتوان کرد؟
- در کوی تو لولیی، گدایی
- مهر مهر دلبری بر جان ماست
- ناخورده شراب میخروشیم
- نگارا، بیتو برگ جان ندارم
- ز غم زار و حقیرم، با که گویم؟
- ایندم منم که بیدل و بییار ماندهام
- جانا، ز منت ملال تا کی؟
- چه بود گر نقاب بگشایی؟
- درین ره گر به ترک خود بگویی
- ای یار، مکن، بر من بییار ببخشای