شنبه, ۱۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 30 March, 2024
مجله ویستا
پیر ریاضت ما عشق تو بود، یارا
|
همچنین مشاهده کنید
- باز مخمورم، کجا شد ساقی؟ آن ساغر کجاست؟
- حلوای نباتست لبت، پسته دهانا
- مطرب، چو بر سماع تو کردیم گوش را
- من نخواهم برد جان از دست دل
- نگارا، گر چه میدانم که بس بیمهری و پیوندی
- کسی که چشمهی چشمش چنین ز گریه بجوشد
- من درین شهر پای بند توام
- یارب! تو دوش با که به شادی نشستهای؟
- گر چه دورم، نه صبورم ز تو، ای بدر منیر
- هر که او بیدق این عرصه شود شاه شود
- خود را ز بد و نیک جدا کردم و رفتم
- تیر تدبیر تو در کیش ندارم، چه کنم؟
- باز دوشم ز راه مهمانی
- زان دوست که غمگینم، غم خوار کنش، یارب
- باغ جهان روی تست، رای گلستان مکن
- گر چه امید ندارم که: شوم شاد از تو
- سر بارندگی دارد دو چشم تند بار من
- چون ز بغداد و لب دجله دلم یار کند
- همه کامیم برآید، چو در آیی ز درم
- باز به تنها چنین عزم کجا کردهای؟