جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

بی تو نکردیم به جایی نشست


بی تو نکردیم به جایی نشست    با تو نشستیم به هر جا که هست
صورت خوب از چه به گیتی بسیست    چشم مرا مثل تو صورت نبست
لاف نخستین «بلی» می‌زنم    روز نخستین که تو گویی:«الست»
زلف سیه را به ازان می‌شکن    ورنه بسی دل که بخواهد شکست
موی برست از کف امید ما    وز کف موی تو نخواهیم رست
هر که کند گوش به گفتار تو    بس که به گفتار بخواهد نشست
ای که ز من صبر طلب میکنی    خود چو منی را چه بر آید ز دست؟
پند، که بی‌باده‌ی صافی دهی    کی شنود عاشق دردی پرست؟
اوحدی از عشق تو دیوانه شد    گر دگری می‌شود از عشق مست


همچنین مشاهده کنید