سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا

شبی به ترک سر خویشتن بخواهم گفت


شبی به ترک سر خویشتن بخواهم گفت    حکایت تو به مرد و به زن بخواهم گفت
حدیث چهره و قد و رخ تو سر تاسر    به پیش سوسن و سرو و سمن بخواهم گفت
ز چین زلف تو رمزی چو نافه سربسته    درین دو روز به مشک ختن بخواهم گفت
حکایت زقن و زلف و عارضت، یعنی    حدیث یوسف و جاه و رسن بخواهم گفت
به جان رسید درین پیرهن تنم بی‌تو    به ترک صحبت این پیرهن بخواهم گفت
رقیب قصه‌ی دردم که گفت می‌گویم    رها مکن که بگوید، که من بخواهم گفت
جنایتی که تو بر جان اوحدی کردی    گرم به گور بری در کفن بخواهم گفت


همچنین مشاهده کنید