پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا
عشرت بهار کن، که شود روزگار خوش
|
همچنین مشاهده کنید
- ای دل مکن، بهر ستمی این نفیر ازو
- نه پیمان بستهای با من؟ که در پیمان من باشی
- زلف تو اگر به تاب میبینم
- ای حلقه کرده دلها در حلقهای گوشت
- پاکبازان را چه خارا و چه خز؟
- دلا، زین بدایت چه دیدی؟ بگوی
- پیری که پریرم ز مناجات بر آورد
- رخ و زلفت، ای پریرخ، سمنست و مشک چینی
- نیست در آبگینه آتش و آب
- دراز شد سفر یار دور گشتهی ما
- من که باشم؟ که به من نامه فرستند و سلام
- چگونه دل نسپارم به صورت تو، نگارا؟
- ای نافهی چینی ز سر زلف تو بویی
- دل من فتنه شد بر یار دیگر
- زمانی خاطرم خوش کن به وصل روی گل رنگت
- چو نام او همی گویی به نام خود قلم در کش
- به تازه باد جدایی گلی ببرد ز باغم
- اشک ما آبیست روشن در هوات
- بار بربستیم، ازین منزل به در باید شدن
- من از آن که شوم کو نه ازان تو بود؟