جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا
ای سحری دعای من، در دلش آن جفا مهل
|
همچنین مشاهده کنید
- هوست معتکف خانهی خمارم کرد
- هرگز از عشقی مرا پایی چنین در گل نشد
- برخیزم و دلها را در ولوله اندازم
- بگشای ز رخ نقاب دیدار
- به دکان میفروشان گروست هر چه دارم
- جز نقش تو در خیال نیست
- سرشک دیده دلیلست و رنگ چهره علامت
- غم عشقت، ای پسر، بسوزد همی مرا
- صفات قلندر نشان برنگیرد
- عارت آمد که دمی قصهی ما گوش کنی؟
- با عارض و زلفت قمر و قیر چه باشد؟
- خانهی صبر مرا باز برانداختهای
- حلوای نباتست لبت، پسته دهانا
- دوست با کاروان کن فیکون
- ای غنچه با لب تو ز دل کرده همدمی
- گر یار شوی با من، در عهد تو یار آیم
- دشمن بیحاصلم را شرم باد از کار خویش
- خسروم با لب شیرین به شکار آمده بود
- دوشم فغان و ناله به هفت آسمان رسید
- ای شب تیره فرع گیسیویت