پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا
به جان من، به جان من، به جان تو، به جان تو
|
همچنین مشاهده کنید
- گل بین، گرفته گلشن ازو آب و رونقی
- به یک نظر دل شهری شکاردانی کرد
- بر من نمینشینی نفسی به دلنوازی
- هر که آن قامت و بالای بلندش باشد
- نظری گر ز سر لطف به کارم کردی
- اگر هزار یکی زان جمال داشتمی
- بی تو دل و جان من زیر و زبر میشود
- از عشق دوری چون کنم؟ کین عشق مستوری شکن
- به ترک وصل آن تنگ شکر کردن، توان؟ نتوان
- نه پیمان بستهای با من؟ که در پیمان من باشی
- جهد بکن تا که به جایی رسی
- پستهی آن ماه مروارید گوش
- خیز و کار رفتنت را ساز ده
- جفا بر کسی بیش ازین چون کنی؟
- که رساند به من شیفتهی مسکین حال؟
- آن سیه چهره که خلقی نگرانند او را
- مست آمدم امشب، که سر راه بگیرم
- اگر چه از برمن بارها چو تیر بجستی
- ای بر فلک از رخ علم نور کشیده
- چنین که بسته شدم باز من به زلف چو بندش