چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

به خرابات گذارم ندهند از خامی


به خرابات گذارم ندهند از خامی    سوی مسجد نتوانم شدن از بدنامی
صوفی رندم و معروف به شاهدبازی    عاشق مستم و مشهور به درد آشامی
سر ز ناچار بر آورده به بی‌سامانی    تن ز ناکام فرو داده به دشمن کامی
حال می خوردنم از روزن و سوراخ به شب    همه همسایه بدیدند ز کوته بامی
آن زبونم که اگر بر سر بازار بری    بیسخن مال مرا خاص شناسد عامی
دشمنم گر نتواند که ببیند نه عجب    دوست نیزم نتواند ز ضعیف اندامی
اوحدی‌وار به صد بند گرفتارم، لیک    تو درین بند ندانی که برون از دامی


همچنین مشاهده کنید