چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

سحرگه ماه عقرب زلف من مست


سحرگه ماه عقرب زلف من مست    درآمد همچو شمعی شمع در دست
دو پیکر عقربش را زهره در برج    کمانکش جادوش را تیر در شست
شبش مه منزل و ماهش قصب پوش    سهی سروش بلند و سنبلش پست
بلالش خازن فردوس جاوید    هلالش حاجب خورشید پیوست
نقاب عنبری از چهره بگشود    طناب چنبری بر مشتری بست
به فندق ضیمرانرا تاب در داد    بعشوه گوشه‌ی بادام بشکست
سرشک از آرزوی خاکبوسش    روان از منظر چشمم برون جست
بلابه گفتمش بنشین که خواجو    زمانی از تو خالی نیست تا هست
فغان از جمع چون بنشست برخاست    چراغ صبح چون برخاست بنشست


همچنین مشاهده کنید