پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

چون خط تو گرد رخ گلرنگ بگیرد


چون خط تو گرد رخ گلرنگ بگیرد    سرحد ختن خیل شه زنگ بگیرد
مگذار که رخسار تو کائینه حسنست    از آه جگر سوختگان زنگ بگیرد
بی نرگس مخمور تو در مجلس مستان    هر دم دلم از باده‌ی چون زنگ بگیرد
آهنگ شب از دیده من پرس که هر شب    مرغ سحر از ناله‌ام آهنگ بگیرد
هر دم که شب آهنگ کند ز آتش مهرت    دود دل من راه شباهنگ بگیرد
چون پرتو خورشید رخت بر قمر افتد    از عکس رخت لاله و گل رنگ بگیرد
خون شد دلم از دست سر زلفت و کس نیست    کانصافم از آن هندوی شبرنگ بگیرد
در پسته‌ی تنگ تو سخن را نبود جای    الا که درو هر سخنی تنگ بگیرد
خواجو ستم و جور و جفا در دل خوبان    ماننده‌ی نقشیست که در سنگ بگیرد


همچنین مشاهده کنید