سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

ما را ز شوق یار بغیر التفات نیست


ما را ز شوق یار بغیر التفات نیست    پروای جان خویش و سر کاینات نیست
از پیش یار اگر نفسی دور می‌شوم    هر دم که میزنم ز حساب حیات نیست
در عاشقی خموشی و در هجر صابری    این خود حکایتیست که در ممکنات نیست
رندی گزین که شیوه‌ی ناموس و رنگ و بو    غیر از خیال باطل و جز ترهات نیست
بگذار هرچه داری و بگذر که مرد را    جز ترک توشه توشه‌ی راه نجات نیست
از خود طلب که هرچه طلب میکنی زیار    در تنگنای کعبه و در سومنات نیست
در یوزه کردم از لب دلدار بوسه‌ای    گفتا برو عبید که وقت زکوة نیست


همچنین مشاهده کنید