آخرین اخبار
سیاسی
اقتصادی
ورزشی
فرهنگی
اجتماعی
فیلم
آگهی
Vista
سه شنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۲ /
19 March, 2024
مجله ویستا
ادبیات
شعر و ادب
وحشی بافقی
گزیده اشعار
غزلیات
آتش به جگر زان رخ افروخته دارم
آتشی خواهم دل افسرده را بریان در او
آتشی در جان ما افروختی
آخر ای بیگانه خو ناآشنایی اینهمه
آخر ای مغرور گاهی زیر پای خود نگر
آمد آمد حسن در رخش غرور انگیختن
آمدم از سرنو بر سر پیوند قدیم
آمدم سر تا قدم در بند سودا همچنان
آمده نو به شحنگی در دلم آرزوی تو
آن مستی تو دوش ز پیمانهی که بود
آنچه کردی ، آنچه گفتی غایت مطلوب بود
آنکس که دامن از پی کین تو بر زند
آنکس که مرا از نظر انداخته اینست
آنکه بی ما دید بزم عیش و در عشرت نشست
آنکه هرگز یاد مشتاقان به مکتوبی نکرد
آورده اقبالم دگر تا سجدهی این در کنم
آه ، تاکی ز سفر باز نیایی ، بازآ
آه شراره بارم کان از درون برآمد
آیین دستگیری ز اهل جهان نیاید
آیینهی جمال ترا آن صفا نماند
ابر است و اعتدال هوای خزانی است
ابروی تو جنبید و خدنگی ز کمان جست
از آن تر شد به خون دیده دامانی که دارم
از برای خاطر اغیار خوارم میکنی
از بهر چه در مجلس جانانه نباشم
از پی بهبود درد ما دوا سودی نداشت
از تندی خوی تو گهی یاد نکردم
از تو همین تواضع عامی مرا بس است
از عرض نیازم چه بلا بیخبرش داشت
از کاه ، کهربا بگریزد به بخت ما
از نظر افتادهی یاریم مدتها شدست
اسیر جلوهی هر حسن عشقبازی هست
اغیار را آسان کشد عاشق چو ترک جان کند
الاهی از میان ناپسندان بر کران دارش
المنةلله که شب هجر سر آمد
امروز ناز را به نیازم نظر نبود
امروز ناز عذر جفاهای رفته خواست
انجام حسن او شد پایان عشق من هم
ای آنکه عرض حال من زار کردهای
ای اجل از قید زندان غمم آزاد کن
ای از گل عذرات هر مرغ را نوایی
ای جوان ترک وش میر کدامین لشکری
ای دل به بند دوری او جاودانه باش
ای دل بی جرم زندانی، تو در بندی هنوز
ای دیده ، دشتبان نگاهت به راه کیست
ای سرخ گشته از تو به خون روی زرد ما
ای قامت تو جلوه ده شیوههای حسن
ای که دل بردی ز دلدار من آزارش مکن
ای مدعی از طعن تو ما را چه ملالست
ای مرغ سحر حسرت بستان که داری
ای همنفسان بودن وآسودن ما چیست
این بس که تماشایی بستان تو باشم
این دل که دوستی به تو خون خواره میکند
این زمان یارب مه محمل نشین من کجاست
اینچنین گر جانب اغیار خواهی داشتن
اینست کزو رخنه به کاشانهی من شد
با جوانی چند در عین وفا میبینمش
با غیر دوش اینهمه گردیدنش چه بود
با مدعی به صلح بدل گشت جنگ تو
باده کو تا خرد این دعوی بیجا ببرد
بار فراق بستم و ، جز پای خویش را
باز این عتاب و شیوه عاشق گداز چیست
بازم از نو خم ابروی کسی در نظر است
بازم زبان شکر به جنبش درآمدست
بازم غم بیهوده به همخانگی آمد
باغ ترا نظارگیانی که دیدهاند
بتان که اهل تعلق به قید شان بندند
بخت آن کو که کشم رخش و سوارش سازم
بر آن سرم که نیاسایم از مشقت راه
بر سر نکشت درتب غم هیچکس مرا
بر قول مدعی مکش ای فتنه گر مرا
بر میان دامن زدن بینند و چابک رفتنش
بردری ز آمد شد بسیار آزاریم هست
برزن ای دل دامن کوشش که کاری کردهام
برو که با دل پر درد و روی زرد بیایم
بست زبان شکوه ام لب به سخن گشادنش
بسته بر فتراک و میپرسد که صیاد تو کیست
بسیار گرم پیش منه در هلاک ما
بکش زارم چه دایم حرف از آزار میگویی
بگذران دانسته از ما گر ادایی سرزدست
بگذشت دور یوسف و دوران حسن تست
بند دیگر دارم از عشقت به هر پیوند خویش
بود آن وقتی که دشنام تو خاطر خواه بود
به آنکه بر سرلطفی مکش ز منت خویشم
به استغنات میرم سرو استغنا بلند من
به تنگ آمد دلم ، یک خنجر کاری طمع دارد
به جور، ترک محبت خلاف عادت ماست
به دست آور بتی جان بخش و عیش جاودانی کن
به دل دیرین بنایی بود کندم
به راز عشق زبان در میان نمیباشد
به زیر لب حدیق تلخ ، کان بیدادگر دارد
به سودای تو مشغولم ز غوغای جهان فارغ
به طوف کعبه من خاکسار خواهم رفت
به لب بگوی که آن خندهی نهان نکند
به من از تو مهر خواهم نه تو بگذری ز کین هم
بهر دلم که درد کش و داغدار تست
بی رخ جان پرور جانان مرا از جان چه حظ
پاک ساز از غیر دل ، وز خود تهی شو چون حباب
پر گشت دل از راز نهانی که مرا هست
پرسیدن حال دل ریشم بگذارید
پی خدنگ جگر گون به خون مردم کرد
پی وصلش نخواهم زود یاری در میان افتد
پیش تو بسی از همه کس خوارترم من
تا ابد دولت نواب ولی سلطان باد
تا به آخر نفسم ترک تو در خاطر نیست
تا چند به غمخانهی حسرت بنشینم
تا قسمتم ز میکدهی آرزوی کیست
تا مقصد عشاق رهی دور و دراز است
تاب رخ او مهر جهانتاب ندارد
تازه شد آوازهی خوبی ، گلستان ترا
ترسم جنون غالب شود طغیان کند سودای تو
ترسم در این دلهای شب از سینه آهی سرزند
ترک ما کردی برو همصحبت اغیار باش
ترک من تیغ به کف ، بر زده دامن برخاست
تغافلها زد اما شد نگاهی عذر خواه من
تکیه کردم بر وفای او غلط کردم ، غلط
تن اگر نبود ز نزدکان چو شد گو دور باش
تند سویم به غضب دید که برخیز و برو
تو پاک دامن نوگلی من بلبل نالان تو
تو جفاکن که از اینسوی وفاداری هست
تو خون به کاسهی من کن که غیرتاب ندارد
تو زمن پرس قدر روز وصال
تو منکری ولیک ، به من مهربانیت
تو و هر روز و بزم عشرت خویش
جان رفت و ما به آرزوی دل نمی رسیم
جانا چه واقعست بگو تا چه کردهایم
جانان نظری کو ز وفا داشت ندارد
جایی روم که جنس وفا را خرد کسی
جز غیر کسی همره آن عربده جو نیست
جستم از دام ، به دام آر گرفتار دگر
جنونی داشتم زین پیش بازم آن جنون آمد
چرا خود را کسی در دام سد بی نسبت اندازد
چرا ستمگر من با کسی جفا نکند
چشم او قصد عقل و دین دارد
چند به دل فرو خورم این تف سینه تاب را
چندین عنایت از پی چندین جفا چه بود
چو پیش نقش شیرین کوهکن عرض بلا کردی
چو خواهم کز ره شوقش دمی بر گرد سر گردم
چو دیدم خوار خود را از در آن بیوفا رفتم
چو شمع شب همه شب سوز و گریه زانم بود
چون تو مستغنی ز دل بودی دل آرایی چه بود
چون طفل اشک پرده در راز نیستم
چون کوه غم تاب آورد جسمی بدین فرسودگی
چه خوش بودی دلا گر روی او هرگز نمیدیدی
چه دیدی ای که هرگز بد نبینی
چه شود گرم نوازی به عنایت خطابی
چه فروشدی به کلفت چه شدت چه حال داری
چه کم میگردد از حشمت بلاگردان نازم کن
چه گویمت که چه با جانم اشتیاق نکرد
چه لطفها که در این شیوه نهانی نیست
چها با جان خود دور از رخ جانان خود کردم
چیست قصد خون من آن ترک کافر کیش را
خانه پر بود از متاع صبر این دیوانه را
خرم دل آن کس که ز بستان تو آید
خندهات برما و بر داغ دل درمانده چیست
خوار میکن ، زار میکش، منتت بر جان ماست
خواهد دگر به دامگهی بال بسته ای
خواهم آن عشق که هستی ز سرما ببرد
خود رنجم و خود صلح کنم عادتم اینست
خوش آن روزی که زنجیر جنون بر پای من باشد
خوش آن کو غنچه سان با گلعذاری همنشین باشد
خوش آن نیاز که رفع حیا تواند کرد
خوش است بزم ولی پر ز خائن راز است
خوش است چشم به چشم تو و نگاه نهانی
خوش صید غافلی به سر تیر آمدست
خوش نیست هرزمان زدن از جور یار داد
خوشا در پای او مردن خدایا بخت آنم ده
خوشست آن مه به اغیار آزمودم
خونخواره راهی میروم تا خود به پایان کی رسد
خیز و به ناز جلوه ده قامت دلنواز را
دارد که چون تو پادشهی بندهات شوم
در آغاز محبت گر وفا کردی چه میکردم
در آن دیار که هجران بود حیات نباشد
در آن مجلس که او را همدم اغیار میدیدم
در اول عشق و جنون آهم ز گردون بگذرد
در این فکرم که خواهی ماند با من مهربان یا نه
در بزم وصل اگر چه همین در میان منم
در دل همان محبت پیشینه باقی است
در راسته ناز فروشان که بتانند
در راه عشق با دل شیدا فتادهایم
در ره پر خطر عشق بتان بیم سر است
در ماندهام به درد دل بی علاج خویش
درون دل به غیر از یار و فکر یار کی گنجد
دگر آن شبست امشب که ز پی سحر ندارد
دل از عشق کهن بگرفت از نو دلستانی کو
دل باز رست از تو ،ز بند زمانه هم
دل پر حسرت از کوی تو برگردیدم و رفتم
دل و طبع خویش را گو که شوند نرم خوتر
دلا عزم سفر دارم از آن در گفتم آگه شو
دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست
دلم امروز از آن لب هر زمان شکری دگر دارد
دلم خود را به نیش غمزهای افکار میخواهد
دلم را بود از آن پیمان گسل امید یاریها
دلی کز عشق گردد گرم، افسردن نمیداند
دلی و طاقت سد آه آتشین دارم
دو هفته رفت که ننواختی به نیم نگاهم
دور از چمن وصل یکی مرغ اسیرم
دوش از عربده یک مرتبه باز آمده بود
دوش اندک شکوهای از یار میبایست کرد
دوش پر عربدهای بود و نه آنست امروز
دوش در کویی عجب بی لطفیی در کار بود
دوشم از آغاز شب جا ، بر در جانانه بود
دیریست که رندانه شرابی نکشیدیم
راندی ز نظر، چشم بلا دیدهی ما را
رسید و آن خم ابرو بلند کرد و گذشت
رشک میبردند شهری بر من و احوال من
روزها شد تا کسم پیرامن این در ندید
روزی این بیگانگی بیرون کند از خوی خویش
روم به جای دگر ، دل دهم به یار دگر
ریخت خونم را و برد از پیش آن بیداد کیش
ز پیش دیده تا جانان من رفت
ز شبهای دگر دارم تب غم بیشتر امشب
ز عشق من به تو اغیار بدگمان شدهاند
ز کار بستهی ما عقدهی حرمان که بگشاید
ز کمال ناتوانی به لب آمدست جانم
ز کوی آن پری دیوانه رفتم
ز کویت رخت بربستم نگاهی زاد راهم کن
زان عهد یاد باد که از ما به کین نبود
زهر در چشم و چین بر ابرو چیست
زینسان که تند میگذرد خوشخرام من
ساکن گلخن شدم تا صاف کردم سینه را
سبوی بادهای گویا به هر پیمانهای خوردی
سحر کجاست که فراش جلوگاه توام
سد حشر جان ز پی یکه سواری رسید
سد حیف از محبت بیش از قیاس ما
سد خانهی دین سوخت به هر رهگذر از تو
سد دشنه بر دل میخورم و ز خویش پنهان میکنم
سرت از غرور خوبی به کسی فرو نیاید
سرخیی کان ز نی تیر تو پیدا باشد
سوز تب فراق تو درمان پذیر نیست
سوی بزمت نگذرم از بس که خوارم کردهای
شام هجران تو تشریف به هر جا ببرد
شد بیحساب کشور جانها خراب از او
شد صرف عمرم در وفا بیداد جانان همچنان
شد وقت آن دیگر که من ترک شکیبایی کنم
شد یار به اغیار دل آزار مصاحب
شدهام سگ غزالی که نگشته رام هرگز
شرح ضعفم از سگان آستان خود بپرس
شکفتگیش چو هر روز نیست حالی هست
شکل مستانه و انکار شرابش نگرید
شمع بزم غیر شد با روی آتشناک، حیف
شوقم گرفت و از در عقلم برون کشید
شوقیست غالب بر دلم ازنو، به دل جا کردهای
شهر، بیم است کزین حسن پرآشوب شود
صاف طرب آماده کن ترتیب عشرتخانه ده
صبرم نماند و نیست دگر تاب فرقتم
طایر بستان پرستم لیکنم پر باز نیست
طراز سبزهی بر گلشن عذار خوش است
طی زمان کن ای فلک ، مژدهی وصل یار را
عاشق یکرنگ را یار وفادار هست
عتاب اگر چه همان در مقام خونریز است
عزت مبردر کار دل این لطف بیش از پیش را
عزلت ما شده سر تاسر دنیا مشهور
عشق کو تا شحنهی حسرت به زندانم کشد
عشق گو بی عزتم کن ، عشق و خواری گفتهاند
عشق ما پرتو ندارد ما چراغ مردهایم
عشق میفرمایدم مستغنی از دیدار باش
عیاذباله از روزی که عشقم در جنون آرد
غلام عشق حاشا کز جفای یار بگریزد
غم هجوم آورده میدانم که زارم میکشد
غمزهی او حشر فتنه به هر جا ببرد
فراغت بایدت جا در سر کوی قناعت کن
قدر اهل درد صاحب درد میداند که چیست
قرعه دولت زدم ، یاری و اقبال هست
قصهی می خوردن شبها و گشت ماهتاب
قلب سپه ماست به یک حمله شکسته
قیمت اهل وفا یار ندانست دریغ
کار خوبی نه بگفت دگران باید کرد
کاری مکن که رخصت آه سحر دهم
کاری نشد از پیش و ز کف نقد بقا شد
کجا در بزم او جای چو من دیوانهای باشد
کردم از سجدهی راه تو جبین آرایی
کردیم نامزد به تو نابود و بود خویش
کس به بزم دلبران از دور گردان پیش نیست
کس نزد هرگز در غمخانهی اهل وفا
کسی از دور تا کی چین ابروی کسی بیند
کسی خود جان نبرد از شیوهی چشم فسون سازت
کسی کز رشک من محروم از آن پیمان شکن گرید
کشیده عشق در زنجیر، جان ناشکیبا را
کوچنان یاری که داند قدر اهل درد چیست
کوهکن بر یاد شیرین و لب جان پرورش
که جان برد اگر آن مست سرگران بدرآید
که جان برد اگر آن مست سرگران بدرآید
کی اهل دل به کام خود از دوستان برند
کی بود کز تو جان فکاری نداشتم
کی تبسم دور از آن شیرین تکلم میکنم
کی دیدمش که قصد دل زار من نکرد
گذشتم از درت بر خاک سد جا چشم تر مانده
گر چه دوری میکنم بیصبر و آرامم هنوز
گر چه کردم ذوقها از آشناییهای او
گر چه میدانم که میرنجی و مشکل میشود
گر دیده به دریوزهی دیدار نیاید
گر ریخت پر عقابی ، فر هما بماند
گر طی کنم طریق ادب را چه میکنی
گرد آن خانه بگردم که در او خلوت تست
گرد سر تو گردم و آن رخش راندنت
گرفته رنگ ز خون دلم چو لاله پیاله
گرم آمد و بر آتش شوقم نشاند و رفت
گل چیست اگر دل ز غم آزاد نباشد
گو جان ستان از من که من تن در بلای او دهم
گو حرمت خود، ناصح فرزانه نگه دار
گهی از بزم بر میخیز و طرف بام جا میکن
گهی از مهر یاد عاشق شیدا کند یا رب
لالهاش از سیلیت نیلوفری شد آه آه
لب بجنبان که سر تنگ شکر بگشاید
لطف پنهانی او در حق من بسیار است
ما اجنبی ز قاعدهی کار عالمیم
ما چو پیمان با کسی بستیم دیگر نشکنیم
ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم
ما در مقام صبر فشردیم گام خویش
ما را به سوی خود خم موی تو میکشد
ما را دو روزه دوری دیدار میکشد
ما را میازار اینهمه چندین جفا بر ما مکن
ما گل به پاسبان گلستان گذاشتیم
ماه من گفتم که با من مهربان باشد ، نبود
مبادا یارب آن روزی که من از چشم یار افتم
مدتی شد کز گلستانی جدا افتادهام
مده از خنده فریب و مزن از غمزه خدنگ
مرا با خار غم بگذار و گشت باغ و گلشن کن
مرا زد راه عشق خردسالی
مرا وصلی نمیباید من و هجر و ملال خود
مردمی فرموده جا در چشم گریان کردهای
مرغ ما دوش سرایندهی بستانی بود
مریض عشق اگر سد بود علاج یکیست
مژدهی وصل توام ساخته بیتاب امشب
مست آمدی که موجب چندین ملال چیست
مست آن ترک به کاشانه من بود امروز
مستحق کشتنم خود قائلم زارم بکش
مستغنی است از همه عالم گدای عشق
مشورت با غمزه چشمت را پی تسخیر کیست
مصلحت دیده چنین صبر که سویش نروم
مغرور کسی به که درت جا نکند کس
مکن مکن لب مارا به شکوه باز مکن
مگر من بلبلم کز گفتگوی گل زبان بندد
ملک دل را سپه ناز به یغما آمد
ملول از زهد خویشم ساکن میخانه خواهم شد
من آن مرغم که افکندم به دام سد بلا خود را
من اگر این بار رفتم ، رفتم آزارم مکن
من اندوهگین را قصد جان کردی ، نکو کردی
من این کوشش که در تسخیر آن خودکام میکردم
من که چون شمع از تف دل جانگدازی میکنم
من و از دور تماشای گلستان کسی
منع مهر غیر نتوان کرد یار خویش را
منفعل دل خودم چند کشد جفای تو
منفعل گشت بسی دوش چو مستش دیدم
مهرم ز حرمان شد فزون شوقی ز حسرت کم نشد
میان مردمانم خوار کردی عزت من کو
میتوانم بود بی تو ، تاب تنهاییم هست
میتوانم که لب از آب خضر تر نکنم
میروم نزدیک و حال خویش میگویم به او
میکشم زان تند خو گر صد تغافل میکند
مینماید چند روزی شد که آزاریت هست
مییابم از خود حسرتی باز از فراق کیست این
ناتوان موری به پابوس سلیمان آمدست
ناز برگیرد کمان در وقت ترکش بستنت
ناوکت بر سینهی این ناتوان آمد همه
نبود طلوع از برج ما، آن ماه مهر افروز را
نرخ بالا کن متاع غمزهی غماز را
نزدیک ما سگان درت جا نمیکنند
نشانم پیش تیرش کاش تیرش بر نشان آید
نفروخته خود را ز غمت باز خریدیم
ننموده استخوان ز تن ناتوان مرا
نوبهار آمد ولی بیدوستان در بوستان
نوید آشنایی میدهد چشم سخنگویت
نیازی کز هوس خیزد کدامش آبرو باشد
نیستم یک دم ز درد و محنت هجران خلاص
نیستیم از دوریت با داغ حرمان نیستیم
وداع جان و تنم استماع رفتن تست
وصلم میسر است ولی بر مراد نیست
وقت برقع ز رخ کشیدن نیست
وه که دامن میکشد آن سرو ناز از من هنوز
هجر خدایا بس است زود وصالی بده
هجران رفیق بخت زبون کسی مباد
هر چند ناز کردی ، نیازم زیاده شد
هر خون که تو دادی چو می ناب کشیدیم
هر دلی کز عشق جان شعله اندوزش نبود
هرکه یار ماست میل کشتن ما میکند
هرگز به غرض عشق من آلوده نگردد
هرگزم یارب از آن دیدار مهجوری مباد
هست از رویت مرا سد گونه حیرانی هنوز
هست امید قوتی بخت ضعیف حال را
هست هنوز ماه من چشم و چراغ دیگران
هلاکم ساز گر بر خاطرت باری ز من باشد
هم مگر فیض توام نطق و بیانی بدهد
همخواب رقیبانی و من تاب ندارم
همرهی با غیر و از من احتراز از بهر چیست
هنوز عاشقیو دلرباییی نشدست
هیچکس چشم به سوی من بیمار نکرد
یاد او کردم ز جان سد آه درد آلود خاست
یار دور افتاده مان حل مراد ما نکرد
یار ما بی رحم یاری بوده است
یاران خدای را به سوی او گذر کنید
یارب مه مسافر من همزبان کیست ؟
یک التفات ز فرماندهان نازم نیست
یک بار نباشد که نیازردهام از تو
یک ره سال کن گنه بیگناه خود
یک همدم و همنفس ندارم
گیت کنترل تردد
کاربرد آمپلی فایر تحت شبکه
pameranian.com
خرید عمده شارژر گوشی موبایل
همچنین مشاهده کنید
رباعیات
مثنویات
غزلیات
ترجیع بند (۲)
ترکیبات
ترجیع بند
قطعات
قصاید
چاپ انواع کارت pvc
نمایندگی اشنایدر | کنتاکتور,سافت استارتر,کلید اتوماتیک,کلید حرارتی,محافظ …
نمایندگی رسمی فروش کلیه محصولات شرکت صنعتی الکتریک خراسان با …
نمایندگی کابل سیمند(سیمند کابل)
ورود / ایجاد آگهی
سایت اصلاحات نیوز
سال آینده نه بودجه دارید نه برنامه! / چگونه دولتِ دوساله و مجلس چهارساله …
سایت اقتصادنیوز
دستمزد پایین کادر درمان را از ایران فراری داد/ مقصد محبوب پرستاران …
سایت اعتماد آنلاین
رئیسی وا داده است؛ او عقبه و سابقه سیاسی ندارد
سایت دیدارنیوز
معین و هایده؛ خوانندههای محبوب اسطورههای سرخابی/ انتقاد از گرانیها …
روزنامه آسیا
رئیس بانک کشاورزی کیست؟
سایت جماران
مصطفی معین: انتظار ندارم مسئولان فاجعه «سقوط پزشکی ایران در آینده …
خبرگزاری برنا
یکسال با بازار سرمایه؛ بررسی دلایل فراز و فرود بورس
سایت اقتصادآنلاین
حداقل حقوق کارگران ۱۱ میلیون و ۱۰۷ هزار تومان شد / تصویب حق عائلهمندی …
سایت خبرآنلاین
کنایه سنگین همتی به دولت رییسی/ برای رشد اقتصادی ۴ درصد و تورم ۴۲ …
سایت اکوایران
خریداران بینالمللی را فراری میدهیم
سایت اعتماد آنلاین
نقش کسی که مصباحیزدی را در خانهاش غسل داد، در ماجرای زمینخواری …
سایت اکوایران
بنزینی که یورو 5 نیست
سایت تجارت نیوز
سالانه 135 هزار نفر در ایران به سرطان مبتلا میشوند
خبرگزاری ایسنا
آیتالله صدیقی در محکمه افکار عمومی
سایت دیپلماسی ایرانی
فریب بی بی! - دیپلماسی ایرانی
سایت اعتماد آنلاین
همقسم شدن رائفیپور با جبهه پایداری؛ قالیباف از دنیای سیاست حذف …
سایت دیدارنیوز
مجتهدزاده: حرفهای «صدیقی» توهین به شعور مردم است/ معلوم است چرا مردم …
سایت خبرآنلاین
ببینید | روایت مدیر نظارت سازمان سینمایی درباره فعالیت بازیگران زن: …
سایت دیدارنیوز
وزیر کار توپ «حقوق» را به زمین مجلس انداخت! +ویدیو
سایت عصرایران
آقای صدیقی! حالا که با خبرنگار سیما حرف زدید، به 6 سؤال رسانه های …
سایت آفتاب نیوز
ضرورت شفافسازی مستند در قضیه اراضی منتقل شده به کاظم صدیقی/ زمانهی …
سایت خبرآنلاین
اعتراض شدید کارگران به پیشنهاد عجیب دولت درباره رقم دستمزد ۱۴۰۳/ گلپور: …
سایت آفتاب نیوز
دو سال و نیم برای عملی شدن وعده مبارزه با فساد کافی است، اما هنوز …
سایت رویداد ۲۴
انتخاب صدیقی به عنوان امام جمعه تهران در هفتهای که پرونده زمینخواری …
سایت جماران
یک ارزیابی کوتاه از انتخابات
سایت دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی در نقطه جوش جواب میدهد؟! - دیپلماسی ایرانی
خبرگزاری شفقنا
آینده فنآوری در اختیار کدام قدرت خواهد بود؛ آمریکا یا چین؟/ پیشبینی …
سایت انتخاب
واعظی: برخلاف اظهارنظر سخنگوی شورای نگهبان، روحانی نمایندهای در جلسه …
روزنامه عصر اقتصاد
چالش در تامین قطعات خودروهای چینی وارداتی و مونتاژی!
سایت اکوایران
سهم خرابیهای مترو در کاهش مشارکت تهرانیها در انتخابات
سایت اعتماد آنلاین
بازگشت ترامپ به کاخ سفید یا افزایش قیمت بنزین؛ کدام ریاستجمهوری رئیسی …
سایت اعتماد آنلاین
کاظم صدیقی با افشای زمینخواری حوزه علمیه ازگل امام جمعه موقت تهران …
سایت انصاف
درباره جبهه اصلاحات ایران | فرخ نگهدار | پایگاه خبری تحلیلی انصاف …
سایت اطلاعات آنلاین
صدا و سیما شکست خود را پذیرفت
سایت اقتصادنیوز
سیاستهای دولت و بانک مرکزی، بنگاههای تولیدی را زیانده کرد
روزنامه تعادل
تتلو را خودمان به مسیر اشتباه بردیم
سایت اقتصادنیوز
هتلهایی که هستند؛ مسافرانی که نیستند!
سایت اقتصادآنلاین
روایتی از اتفاقات بورس تهران در سال ۱۴۰۲/ بازخوانی تمام تصمیمات و …
سایت عصرایران
آقای صدیقی! این 4 کار را انجام دهید
سایت دیپلماسی ایرانی
جو بایدن و ابراهیم رئیسی، دولت های تک دوره ای خواهند شد؟ - دیپلماسی …
سایت خبر ورزشی
آبروریزی اسطوره فوتبال هلند با هدیه عجیب میثاقی؛ این عینک دودی قبلا …
سایت اعتماد آنلاین
علی پروین صداوسیما را منفجر کرد؛ طرفدار این خانم خواننده هستم! + ویدئو
سایت انتخاب
ببینید / توصیف جالب «جان سینا» از تهچین و کوبیده ایران؛ «شما نمیتوانید …
سایت عصرایران
خوانندگی پر احساس بهنام بانی زیر باران در سیدنی استرالیا کنار خیابان …
سایت انتخاب
ببینید / قهقهه در لحظه شلیک تانک اسرائیلی به یک منزل مسکونی در غزه
سایت اعتماد آنلاین
۵دسؤال مهم از آیتالله صدیقی؛ مومنین منتظرند
سایت انتخاب
ببینید / افتتاح یک پلی در مشهد با عروس و دامادها
سایت خبرآنلاین
ببینید | اولین تصاویر از لحظه ورود اسطوره فوتبال هلند به ایران
سایت انتخاب
ببینید / جمع آوری محمولههای حاوی سنگ و خاک مریخ توسط کاوشگرِ استقامت
سایت انتخاب
ببینید/ نمای نزدیک از زد و خورد دیشب در فوتبال ترکیه
سایت خبر ورزشی
خداحافظی رسمی و دائمی فردوسیپور از صداوسیما/ عادل بازنشسته شد
سایت سلامت نیوز
مثل همیشه، راننده مقصر شد؟
سایت انتخاب
ببینید/ عظمت و زیبایی سد دز
سایت انتخاب
ببینید/ دریاچهٔ ارومیه دوباره جذاب شد
سایت عصرایران
با روش ساده و قدیمی نیم کره انجام شد: صحرای سنگال سبز شد / جایی که …
روزنامه دنیای اقتصاد
افسرده ترین کشورهای جهان را بشناسید/صدر جدول به این کشورها تعلق گرفت …
خبرگزاری تسنیم
یادداشت شریعتمداری خطاب به مدیران صداوسیما - تسنیم
سایت خبرآنلاین
ببینید | خاطره خنده دار آقا رشید در حرم امام رضا
سایت انصاف
ماجرای تمهید مسئولین برای گناه نکردن پورعرب با نیکی کریمی چه بود!؟ …
سایت خبرآنلاین
ببینید | رفتار عجیب بازیگر زن روی آنتن زنده!
سایت خبرآنلاین
ببینید | تغییر چهره محمدرضا هدایتی با گریم عجیب و غریب
سایت خبرآنلاین
ببینید | ادعای عجیب آقای مجری روی آنتن درباره رفنار همسرش در خانه؛ …
سایت انتخاب
ویدیو / جنجال در فوتبال در ترکیه؛ ورود هواداران ترابزون اسپور به زمین …
سایت انتخاب
ویدیو / بازیگر برنده سیمرغ جشنواره فجر: ۷ سال در رشته کشاورزی درس …
سایت خبرآنلاین
ببینید | ثانیههای نفسگیر احیاءِ کودک هفت ساله توسط اورژانس ورسک
سایت اعتماد آنلاین
انتخاب صدیقی به عنوان امام جمعه تهران در هفتهای که پرونده زمینخواری …
سایت رویداد ۲۴
کور شدن به خاطر دعوا بر سر جای پارک | رویداد24
سایت خبرآنلاین
ببینید | روایت عجیب بیژن بنفشهخواه از نام خانوادگیاش: پدر عاشق یک …
سایت خبرآنلاین
ببینید | واکنش کاظم صدیقی به شوخیها درباره صدور حکم اعدام توسط او
سایت اطلاعات آنلاین
۷ پند بزرگ کوروش را برای سال نو به خاطر بسپار
بهترین قیمت توری لوزی (اکسپندد متال) ، توری کششی
اخذ ویزای شنگن،کانادا ،انگلیس ویژه نوروز
فیلتر تصفیه آب
نمایندگی رسمی فروش کلیه محصولات شرکت صنعتی الکتریک خراسان با …
ورود / ایجاد آگهی
تجهیزات پزشکی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
غرفه سازی نمایشگاهی کبیرسازان
خرید میز و صندلی اداری
اخذ ویزا شنگن کانادا انگلیس ویژه نوروز
تعمیر یخچال سامسونگ در تهران
اموزشگاه ارز دیجیتال
خرید بلیط هواپیما
کارت ویزیت هوشمند - سروش کارت
گیت کنترل تردد