چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

عیاذباله از روزی که عشقم در جنون آرد


عیاذباله از روزی که عشقم در جنون آرد    سر زنجیر گیرد و ز در عقلم درون آرد
من و رد و قبول بزم سلطانی که دربانش    به سد خواری کند بیرون به سد عزت درون آرد
به جرم عشق دربند یکی سلطان بی رحمم    که هرکس آید از دیوان او فرمان خون آرد
سر خسرو ز گل گردد گران فرهاد را نازم    که گلگون را به گردن گیرد و از بیستون آرد
کمند جذبه‌ی معشوق اگر در جان نیاویزد    کسی پروانه را در آتش سوزنده چون آرد
برو فارغ نشین وحشی که نخل آرزومندی    نیارد بار اگر هم آورد بار زبون آرد


همچنین مشاهده کنید