جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

پی خدنگ جگر گون به خون مردم کرد


پی خدنگ جگر گون به خون مردم کرد    بهانه ساخت که شنجرف بوده پی گم کرد
تبسمی ز لب دلفریب او دیدم    که هر چه با دل من کرد آن تبسم کرد
چنان شدم ز غم و غصه‌ی جدایی دوست    که دید دشمن اگر حال من ، ترحم کرد
ز سنگ تفرقه ایمن نشست صاف دلی    که رفت و تکیه به دیوار دیر چون خم کرد
نگفت یار که داد از که می‌زند وحشی    اگر چه بر در او عمرها تظلم کرد


همچنین مشاهده کنید