پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا
آخر ای مغرور گاهی زیر پای خود نگر
|
همچنین مشاهده کنید
- مییابم از خود حسرتی باز از فراق کیست این
- هجران رفیق بخت زبون کسی مباد
- خوش آن روزی که زنجیر جنون بر پای من باشد
- ما گل به پاسبان گلستان گذاشتیم
- وداع جان و تنم استماع رفتن تست
- ناز برگیرد کمان در وقت ترکش بستنت
- از عرض نیازم چه بلا بیخبرش داشت
- من این کوشش که در تسخیر آن خودکام میکردم
- کسی خود جان نبرد از شیوهی چشم فسون سازت
- چه گویمت که چه با جانم اشتیاق نکرد
- هست هنوز ماه من چشم و چراغ دیگران
- از تو همین تواضع عامی مرا بس است
- به سودای تو مشغولم ز غوغای جهان فارغ
- گر چه دوری میکنم بیصبر و آرامم هنوز
- چو خواهم کز ره شوقش دمی بر گرد سر گردم
- ز کمال ناتوانی به لب آمدست جانم
- باده کو تا خرد این دعوی بیجا ببرد
- از بهر چه در مجلس جانانه نباشم
- تو خون به کاسهی من کن که غیرتاب ندارد
- با غیر دوش اینهمه گردیدنش چه بود