سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا

ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم


ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم    امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم
دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند    از گوشه‌ی بامی که پریدیم ، پریدیم
رم دادن صید خود از آغاز غلط بود    حالا که رماندی و رمیدیم ، رمیدیم
کوی تو که باغ ارم روضه‌ی خلد است    انگار که دیدیم ندیدیم، ندیدیم
سد باغ بهار است و صلای گل و گلشن    گر میوه‌ی یک باغ نچیدیم ، نچیدیم
سرتا به قدم تیغ دعاییم و تو غافل    هان واقف دم باش رسیدیم، رسیدیم
وحشی سبب دوری و این قسم سخنها    آن نیست که ما هم نشنیدیم ، شنیدیم


همچنین مشاهده کنید