جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا
مکن مکن لب مارا به شکوه باز مکن
|
همچنین مشاهده کنید
- بازم زبان شکر به جنبش درآمدست
- روم به جای دگر ، دل دهم به یار دگر
- تا قسمتم ز میکدهی آرزوی کیست
- سرخیی کان ز نی تیر تو پیدا باشد
- تکیه کردم بر وفای او غلط کردم ، غلط
- یک ره سال کن گنه بیگناه خود
- آنکس که دامن از پی کین تو بر زند
- خوشست آن مه به اغیار آزمودم
- بکش زارم چه دایم حرف از آزار میگویی
- با غیر دوش اینهمه گردیدنش چه بود
- تو زمن پرس قدر روز وصال
- گهی از بزم بر میخیز و طرف بام جا میکن
- تاب رخ او مهر جهانتاب ندارد
- چو شمع شب همه شب سوز و گریه زانم بود
- ماه من گفتم که با من مهربان باشد ، نبود
- پیش تو بسی از همه کس خوارترم من
- کردیم نامزد به تو نابود و بود خویش
- میتوانم بود بی تو ، تاب تنهاییم هست
- مگر من بلبلم کز گفتگوی گل زبان بندد
- ز عشق من به تو اغیار بدگمان شدهاند