پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

این بوی روح پرور از آن خوی دلبرست


این بوی روح پرور از آن خوی دلبرست    وین آب زندگانی از آن حوض کوثرست
ای باد بوستان مگرت نافه در میان    وی مرغ آشنا مگرت نامه در پرست
بوی بهشت می‌گذرد یا نسیم دوست    یا کاروان صبح که گیتی منورست
این قاصد از کدام زمینست مشک بوی    وین نامه در چه داشت که عنوان معطرست
بر راه باد عود در آتش نهاده‌اند    یا خود در آن زمین که تویی خاک عنبرست
بازآ و حلقه بر در رندان شوق زن    کاصحاب را دو دیده چو مسمار بر درست
بازآ که در فراق تو چشم امیدوار    چون گوش روزه دار بر الله اکبرست
دانی که چون همی‌گذرانیم روزگار    روزی که بی تو می‌گذرد روز محشرست
گفتیم عشق را به صبوری دوا کنیم    هر روز عشق بیشتر و صبر کمترست
صورت ز چشم غایب و اخلاق در نظر    دیدار در حجاب و معانی برابرست
در نامه نیز چند بگنجد حدیث عشق    کوته کنیم که قصه ما کار دفترست
همچون درخت بادیه سعدی به برق شوق    سوزان و میوه سخنش همچنان ترست
آری خوشست وقت حریفان به بوی عود    وز سوز غافلند که در جان مجمرست


همچنین مشاهده کنید