پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

آن شکرخنده که پرنوش دهانی دارد


آن شکرخنده که پرنوش دهانی دارد    نه دل من که دل خلق جهانی دارد
به تماشای درخت چمنش حاجت نیست    هر که در خانه چنو سرو روانی دارد
کافران از بت بی‌جان چه تمتع دارند    باری آن بت بپرستند که جانی دارد
ابرویش خم به کمان ماند و قد راست به تیر    کس ندیدم که چنین تیر و کمانی دارد
علت آنست که وقتی سخنی می‌گوید    ور نه معلوم نبودی که دهانی دارد
حجت آنست که وقتی کمری می‌بندد    ور نه مفهوم نگشتی که میانی دارد
ای که گفتی مرو اندر پی خون خواره خویش    با کسی گوی که در دست عنانی دارد
عشق داغیست که تا مرگ نیاید نرود    هر که بر چهره از این داغ نشانی دارد
سعدیا کشتی از این موج به در نتوان برد    که نه بحریست محبت که کرانی دارد


همچنین مشاهده کنید