پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا
میان باغ حرامست بی تو گردیدن
|
همچنین مشاهده کنید
- دلی که دید که غایب شدست از این درویش
- چه دلها بردی ای ساقی به ساق فتنه انگیزت
- ای باغ حسن چون تو نهالی نیافته
- کس از این نمک ندارد که تو ای غلام داری
- میل بین کان سروبالا میکند
- بیا که در غم عشقت مشوشم بی تو
- حسن تو دایم بدین قرار نماند
- به فلک میرسد از روی چو خورشید تو نور
- گفتم آهن دلی کنم چندی
- مرا تو غایت مقصودی از جهان ای دوست
- هر که سودای تو دارد چه غم از هر که جهانش
- ما در خلوت به روی خلق ببستیم
- گر برود به هر قدم در ره دیدنت سری
- کارم چو زلف یار پریشان و درهمست
- سر تسلیم نهادیم به حکم و رایت
- هر سلطنت که خواهی میکن که دلپذیری
- مرا از آن چه که بیرون شهر صحراییست
- وه که در عشق چنان میسوزم
- سرو سیمینا به صحرا میروی
- چه باز در دلت آمد که مهر برکندی