پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

حدیث یا شکرست آن که در دهان داری


حدیث یا شکرست آن که در دهان داری    دوم به لطف نگویم که در جهان داری
گناه عاشق بیچاره نیست در پی تو    گناه توست که رخسار دلستان داری
جمال عارض خورشید و حسن قامت سرو    تو را رسد که چو دعوی کنی بیان داری
ندانم ای کمر این سلطنت چه لایق توست    که با چنین صنمی دست در میان داری
بسیست تا دل گم کرده باز می‌جستم    در ابروان تو بشناختم که آن داری
تو را که زلف و بناگوش و خد و قد اینست    مرو به باغ که در خانه بوستان داری
بدین صفت که تویی دل چه جای خدمت توست    فراتر آی که ره در میان جان داری
گر این روش که تو طاووس می‌کنی رفتار    نه برج من که همه عالم آشیان داری
قدم ز خانه چو بیرون نهی به عزت نه    که خون دیده سعدی بر آستان داری


همچنین مشاهده کنید