پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

حکایت


شنیدم که در بزم ترکان مست    مریدی دف و چنگ مطرب شکست
چو چنگش کشیدند حالی به موی    غلامان و چون دف زدندش به روی
شب از درد چوگان و سیلی نخفت    دگر روز پیرش به تعلیم گفت
نخواهی که باشی چو دف روی ریش    چو چنگ، ای برادر، سر انداز پیش


همچنین مشاهده کنید