جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

غافلند از زندگی مستان خواب


غافلند از زندگی مستان خواب    زندگانی چیست مستی از شراب
تا نپنداری شرابی گفتمت    خانه آبادان و عقل از وی خراب
از شراب شوق جانان مست شو    کانچه عقلت می‌برد شرست و آب
قرب خواهی گردن از طاعت مپیچ    جامگی خواهی سر از خدمت متاب
خفته در وادی و رفته کاروان    ترسمش منزل نبیند جز به خواب
تا نپاشی تخم طاعت، دخل عیش    برنگیری، رنج بین و گنج یاب
چشمه‌ی حیوان به تاریکی درست    لل اندر بحر و گنج اندر خراب
هر که دایم حلقه بر سندان زند    ناگهش روزی بباشد فتح باب
رفت باید تا به کام دل رسند    شب نشستن تا برآید آفتاب
سعدیا گر مزد خواهی بی‌عمل    تشنه خسبد کاروانی در سراب


همچنین مشاهده کنید