چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


مثلث طلایی موسیقی ایرانی


حدود یك قرنی كه از آغاز ضبط موسیقی در ایران می گذرد، گروه های اكثراً دونفره شاخصی از هنرمندان موسیقی اصیل ایرانی در دل علاقه مندان این هنر جا باز كردند. زوج هایی مانند قمرالملوك وزیری _ مرتضی نی داوود، ابوالحسن اقبال آذر _ علی اكبر شهنازی، روح انگیز _ كلنل علی نقی وزیری و... كه آخرین آنها مربوط به زوج محمدرضا شجریان _ محمدرضا لطفی در دهه پنجاه است. ساز و آواز این افراد به نوعی درهم تنیده و ملهم از یكدیگر است كه تصور هر هنرمند جدای از آن یكی برای شنونده بعید به نظر می رسد و به احتمال زیاد هر یك از این هنرمندان معرف و شاخص شدن خود را در هنر موسیقی تا حدود زیادی وابسته و مدیون دوستی و همنشینی با دیگری بوده است.«مثلث طلایی» اما یك فرق اساسی با همه این گروه ها دارد و علاوه بر تعداد یكی بیشترش به نسبت همه گروه ها دو نوازنده این گروه را به دلایل زیادی می توان شاخص ترین هنرمندان و استادان دو ساز تار و نی به شمار آورد.جلیل شهناز (متولد ۱۳۰۰ _ اصفهان) از بهترین و مهمترین نمادهای زنده موسیقی ایران است. او نواختن تار را نزد پدر و برادرش فرا گرفت و به جز آن با سازهای تنبك، ویولن و سنتور نیز آشنا است. شهناز بدون كمترین تردیدی بهترین استاد تك نواز در میان همه نوازندگان سازهای مختلف ایرانی در قرن اخیر به شمار می آید. او در نواختن تار به سبكی فاخر و منحصر به فرد رسید. ویژگی مهم این سبك علاوه بر ایجاد آرامش در شنونده و زنده كردن بار معنوی در عمق وجود او، غیرتكراری بودن تمامی جمله های سازی است. به این معنی كه شهناز با قریحه و نبوغی پایان ناپذیر حتی در دهه نهم عمر پربار خود هر بار كه دست بر ساز می برد، جمله و مطلب جدیدی را با آن برای شنونده عرضه می كند. او هر بار رنگی تازه از رنگین كمان بی انتهای موسیقی ایرانی را پیش چشم و گوش علاقه مندان می آورد و به آنان هدیه می كند.شهناز _ به جز تاج اصفهانی _ با بهترین خوانندگان ایرانی همكاری كرده است. همچنین آثار زیادی از او در آرشیو شخصی علاقه مندان موسیقی وجود دارد. به گواه تعداد زیاد نواخته های او در بازار با شمارگان مطلوب به یقین می توان گفت كه گوش دادن به تك نوازی هیچ استادی مانند شهناز برای مردم ما لذت بخش نیست. لذتی كه از جاذبه موسیقی و آهنگ شروع و به تفكر و تعمق درونی ختم می شود. نام نی و ضلع دیگر این مثلث _ استاد حسن كسایی _ چنان درهم آمیخته است كه امروزه همگان هر یك را به وسیله آن یكی می شناسند. بی تردید تاكنون هیچ كس به پاكیزگی و زیبایی كسایی صدای این ساز كهن و عرفانی را تولید نكرده است. نی سحرآمیز استاد، شنونده را با خود به سفری خیال انگیز می برد و با دردها و رنج ها آشنا می كند و در عین حال آرامش عجیبی در او پدید می آورد.كسایی در سال ۱۳۰۷ در اصفهان به دنیا آمد و در منزلی كه همواره مكان گردهمایی موسیقیدانان بود، پرورش یافت. او از محضر مهدی نوایی در فراگیری نی بهره برد و خود این ساز را به اوج رساند. كسایی همچنین نزد تاج اصفهانی و ادیب خوانساری در رشته آواز بهره ها برد و معلومات خود را نزد استاد بی بدیل موسیقی ابوالحسن صبا تكمیل كرد و به همین دلیل در نواختن سه تار و خوانندگی نیز متبحر است.از جمله آثار موجود كسایی سلسله نوارهایی است كه در آنها با سه تار و آواز خود جزئیات ردیف آوازی را تدریس كرده و درباره هر گوشه توضیحاتی داده است. در یك كلام كسایی یكی از معدود كسانی بود كه نی را به خانه های مردم آورد و این آشنای دیرینه را فرصتی مجدد برای گوش های تشنه علاقه مندان موسیقی بخشید.ضلع سوم مثلث «جلال تاج اصفهانی» (متولد ۱۲۸۲ و متوفی ۱۳۶۰) از شاخص ترین خوانندگان «مكتب آوازی اصفهان» است. این مكتب امروزه به لحاظ نفوذ، تاثیر و تعداد اجراكننده و مخاطب از دو مكتب دیگر - «تهران» و «تبریز» در جایگاه بالاتری قرار دارد. هر نوع شعرخوانی و تلفیق شعر و موسیقی و تحریرهای آن رواج بسیاری یافته است.«تاج اصفهانی» آواز را از ۱۰ سالگی نزد پدرش «شیخ اسماعیل» و سپس «سیدعبدالرحیم اصفهانی» آموخت. او همچنین محضر موسیقیدانانی چون «نایب اسدالله»، «ساعت ساز» و «حبیب شاطرحاجی» را درك كرد.او با داشتن صدایی بلند، رسا و مردانه در خوانندگی سبكی ویژه داشت و با تسلط بر شعر و ادای تحریرها و چهچهه های مفصل شنونده را به وجد می آورد. شاگردان تاج مانند «اصغر شاه زیدی»، «مرتضی شریف» و «علیرضا افتخاری» هر یك گوشه ای از هنر او را به ارث برده اند و آثار تاج نظیر آواز معرف همایون (با مطلع از تو با مصلحت خویش نمی پردازم) از بهترین نمونه های ضبط شده در سال های دور به شمار می روند. از تاج چند تصنیف مشهور به یادگار مانده است: «آتش دل»، «رنگ های طبیعت» و «به اصفهان رو».
در شناسنامه آلبوم «به اصفهان رو» ماجرای ساخته شده این تصنیف به این صورت روایت شده است: «در دوره تبعید ملك الشعرای بهار به اصفهان (!) (۱۳۱۲) وی تصمیم می گیرد شعری در وصف اصفهان بسراید. این تصمیم مقارن با سفر علی اكبرخان شهنازی به این شهر می شود. بهار از شهنازی سئوال می كند كه آیا آهنگی دارد تا بر آن شعری بسراید و شهنازی در جواب می گوید كه به تازگی رنگی در بیات اصفهان ساخته كه می شود آن را سنگین تر هم اجرا كرد. بهار هم می پذیرد و شعری با این مطلع روی آن می گذارد: به اصفهان رو كه تا بنگری بهشت ثانی /به زنده رودش سلامی ز چشم من رسانی
این دو با آماده شدن این تصنیف آن را در اختیار تاج اصفهانی می گذارند و این شاهكار اجرا می شود.»
پیش درآمد «به اصفهان رو» بسیار خیال انگیز است و ما را به سفری ذهنی در نصف جهان می برد. در میان سازهای اركستر از پیانو كه سازی فرنگی است به خوبی با رنگ و بوی ایرانی استفاده شده است. هرچند كه گروه نوازندگان به شیوه تصنیف نوازی در قدیم پاسخ خواننده را می دهند؛ به این صورت كه در پایان هر مصراع _ به جز بیت آخر- عین آن را پس از خواننده اجرا می كنند.«به اصفهان رو» هرچند یك تصنیف است اما امروزه به صورت نمادی از این شهر باستانی شناخته شده است. با پایان تصنیف، آواز تاج را در ادبیات اصفهان با مطلع «اگر آن عهدشكن بر سر میثاق آید» می شنویم كه تحریرها و تاكید او بر آخرین سیلاب «آید» نشان دهنده سبك ویژه او در آواز و شعرخوانی است.بخش دوم «روی الف» به آواز افشاری با ساز هنرمندانی چون حسن كسایی (نی)، عباس سروری (تار)، جهانبخش پازوكی (ویولن) و جهانگیر بهشتی (تنبك) اختصاص دارد.تاج درآمد افشاری را به دو صورت اجرا می كند. ابتدا با تحریر و شعر (رسید مژده كه آمد بهار و سبزه دمید) و سپس این مصراع را با آهنگی دیگر و ملودی پایین رونده در مصوت «ی» كلمه «رسید» به زیبایی می خواند. او به قدری شمرده و با طمأنینه آواز می خواند كه فهم هنرش برای همگان آسان است. اما وجود ملودی های تكراری در مصراع ها و بیت ها ویژگی تقریباً همیشگی آواز تاج است و او بیت های مختلف یا حداقل كلماتی از آنها را با ملودی ای كه چند لحظه پیش خوانده اجرا می كرده است.او همچنین _ به ویژه در صدای اوج- ابایی از خارج شدن صدایش نداشته و قلندرانه آن را رها می كرده است. ویژگی ای كه بعدتر خواننده خوش صدا «حسین خواجه امیری (ایرج)» منهای خارج خواندن از تاج به صورت غیرمستقیم گرفته و آن را به كمال رسانده است. در پایان آواز افشاری در این اثر یك چهارمضراب زیبا به شكل چندنوازی و مفصل اجرا شده و پایان بخش روی اول آلبوم است.روی «ب» با مثنوی همایون با نی كسایی و شعر سعدی (با مطلع پای سر و بوستانی در گل است، سرو ما را پای معنی در دل است) آغاز می شود. جاذبه این آواز در كمتر اجراشدن مثنوی در دستگاه همایون است چرا كه خوانندگان بیشتر ترجیح می دهند در آوازها و دستگاه هایی نظیر افشاری، بیات ترك و شور مثنوی خوانی كنند و نكته جالب اینكه این مثنوی مطابق یك سنت قدیمی به همراه ساز نی اجرا شده است (بشنو از نی چون حكایت می كند...)تاج لابه لای ابیات مثنوی را به تحریرهای زیبا و مفصل خود مزین كرده است. آخرین بخش آلبوم به اجرای آواز بیات ترك به همراه تار جلیل شهناز و شعر سعدی (با مطلع دو چشم مست تو كز خواب صبح برخیزند، هزار رفته به هر گوشه ای برانگیزند) اختصاص یافته است.این بخش علاوه بر پیش درآمد زیبای شهناز (به همراه تنبك) در میانه آواز چهارمضراب زیبایی در «فیلی» به همراه دارد و سپس با فرود ساز در همین گوشه تاج به اجرای آوازی «فیلی» و «شكسته» می پردازد و در نهایت با فرود بیات ترك آلبوم به پایان می رسد.اما اگر می خواهید یكجا هنر همنوازی شهناز و كسایی را به همراه آواز تاج بشنوید باید به اثر قبلی منتشر شده توسط «آوای نوین اصفهان» یعنی «یاران زنده رود» كه نام بسیار بامسمایی است را بشنوید.
علی شیرازی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید