جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

چرا سایتی مثل گوگل نداریم؟


چرا سایتی مثل گوگل نداریم؟
شرکت گوگل، یکی دیگر از موفقان عرصه کارآفرینی دیجیتالی است. چرا ما در ایران شرکتی مانند گوگل نداریم؟ شرکتی که با ۲۰۰۰ کارمند و گردش مالی چند میلیارد دلاری، تنها از طریق www.google.com ، بیش از ۳۰۰ میلیون مخاطب در ماه دارد.
کارآفرینی دیجیتالی (Digital Entrepreneurship) از مهم ترین زیر ساخت های اشتغال مولد در هزاره سوم تلقی شده است و کشورهای صنعتی جهان ، به کشورهای گروه هشت ، در این زمینه رفتار های سازمانی ارزنده ای در اختیار دارند.کارآفرینی دیجیتالی فرصتی برایاستفاده از نیروهای خلاق ، با کم ترین هزینه و حداکثر اثر بخشی در کسب و کار است .
کارآفرینی دیجیتالی امروزه در روش های کسب و کار بیل گیتس ، رهبر مایکروسافت عینیت یافته است .
روشی که گیتس جوان را به همراه همکارش ، ظرف دو دهه به ثروت مند ترین انسان کره زمین تبدیل کرد.مزیت رقابتی و پتانسیل ممتاز تولید در عرصه آی تی ، مولفه های اصلی رونق کسب و کار در این حوزه به شمار می رود.
کارآفرینی دیجیتالی اکنون به نوعی در مراکز آموزش عالی کشور در حال بررسی و آموزش اولیه است و امیدواریم زمینه های بروز واقعی ان در کسب و کار ایرانیان ، روز به روز افزایش یابد.
شرکت گوگل ، یکی دیگر از موفقان عرصه کارآفرینی دیجیتالی است.چرا ما در ایران شرکتی مانند گوگل نداریم ؟ شرکتی که با ۲۰۰۰ کارمند و گردش مالی چند میلیارد دلاری ، تنها از طریق www.google.com ، بیش از ۳۰۰ میلیون مخاطب در ماه دارد.
پاسخ به این سوال را در ۷ گزینه بررسی کرده ایم که در ادامه می خوانید.
آن جه می توانیم به طور خلاصه از تجارب رفتار سازمانی گوگل در این صنعت ارائه کنیم به طور خلاصه عبارتند از :
▪ تعریف واحد چشم انداز سازمانی
گوگل از آغاز فعالیت تا کنون ، در قالب دکترینی که در چشم اندازه دراز مدتش تدوین کرده ، حرکت کرده است .چشم انداز ان ها همان طور که در متن اصلی ان آمده است :
Google&#۰۳۹;s vision is to organize the world&#۰۳۹;s information
and make it universally accessible and useful
سازماندهی اطلاعات جهان و فراهم کردن یک بستر جهان و مفید برای دستیابی سریع و گسترده به این حجم اطلاعات تو.لیدی در اینترنت است .
اهتمام و تعهد گوگل برای نیل به این چشم انداز ، اکنون مورد توجه و ستایش رهبران صنعت گران عرصه دیجیتال شده است و بسیارند کسانی که معتقدند ، اکنون گوگل با ایندکس ۱۰ میلیارد صفحه وب و ارائه فناوری پیچیده در جست و جوی مطالب در وب و عرضه متنوع ان ها به کاربران ، به این هدف والای خود دست یافته است .اما رهبران گوگل ، بارها در مصاحبه های خود ، تصور این که انان به نهایت به چشم انداز خود رسیده اند را رد کرده اند.
شاید افزایش سرمایه غول دنیای اینترنت در سال های اخیر ، از این رویکرد تلاش گر نشات گرفته باشد .بنابراین ، سرلوحه قراردادن کامل چشم انداز تعریف شده برای ارتقای کسب و کار و اهداف در یک سازمان دیجیتال و استفاده از ابزارهای لازم برای دستیابی به آن ، مهم ترین مسئله برای گوگل است .بالطبع ، هر سازمانی که بخواهد در کشور ما نیز از تجارب گوگل برای خلق یک سازمان دیجیتالی موفق و موقر با چهره جهانی ، استفاده کند ، نا چار است ، چشم انداز مشخص و معینی را برای نیل به اهداف خود تدوین و تبیین کند.
حتی در بین شرکت های موفق ایرانی در عرصه فناوری اطلاعات که یک دهه بیش تر از تولد آن ها نمی گذرد مثل شرکت آریا رسانه تدبیر ، پارس آنلاین ، پرشین بلاگ و غیره ، که گردش مالی و موفقیت های ارزنده در دنیای آی تی ایران داشته اند ، چشم اندازی تدوین نشده است .
چون یک کارمند ، هنگام ورود به یک سازمان باید بداند تعهد و اهتمام او به کار و آفرآیندهای کاری ، در جهت نیل به چه اهداف کلان و خرد سازمان است .دکترین امادگی رزم در فرآیندهای دیجیتالی ! ، امری است که تدوین آن مهم ترین وظایف رهبران سازمانهای دیجیتالی جوان ایرانی است و تجربه گوگل ، نهادهای ارزشی خوبی برای انان تصویر کرده است .
▪ تعیین ماموریت های غیر متمرکز
چشم انداز واقعیت نگری که برای سازمان در نظر گرفته می شود ، باید با تدوین ساختار سازمانی مدیران و فرآیندهای کاری و در حقیقت ، تبیین ماموریت واحدهای جهت نیل به اهداف سازمانی ، مسیر را روشن کند.
البته برخی از زبر ساخت های کاری ، در حین فرآیند تدوین و ارائه می شوند.مثل سیستم های فروش و تبلیغات در کشوری خاص ! اما ماموریت واحد ها ، همواره بر اساس وحدت رهبری در سازمان و انطباق بر شاخص های اثر گذار رهیافت های مدیریت غیر متمرکز فرآیندهای شغلی در سازمان مقابل تفسیر می باشد .تجارب گوگل ، این برداشت را برای ما خلق کرده است که همواره ماموریت های غیرمتمرکزی که در سازمان های دیجیتالی تعریف و تبیین می شود ، از هماهنگی ، سازماندهی و ضریب موفقیت بیش تری به نسبت ماموریت های متمرکز ارجاعی به واحدی خاص ، برخوردار می شود .چرا که ارجاع تک بعدی حجم انتظارت سازمان بر یک واحد ، فشار کاری زیادی و کاهش سطح تعهد به چشم انداز در سازمان را از سوی کارکنان به دنبال خواهد داشت .
▪ استخدام و به کار گیری منابع انسانی خلاق و نوآور
به کاری گیری منابع انسانی خلاق و آگاه به فرآیندهای شغلی در قالب فرصت های شغلی تعریف شده در سازمان ، از دیگر ابزارهای ارزنده برای توسعه کسب و کار در کشور است .
شیوه های نوینی که در فرآیند به کار گیری افراد در سازمان های دیجیتالی طی می شود ، تجربه های زیادی را به دنبال دارد.برای خلق یک سازمان دیجیتالی ،باید با ابزارهای آی تی مدار به استخدام و جذب و انتخاب افراد اقدام کرد.این رهیافت ، مدیریت خوبی را برای رهبران در ایجاد بانک اطلاعاتی از نخبگان جامعه فراهم می کند و ان ها را در اگاهی بر پتانسیل های جامعه برای فراخوانی احتمالی افراد نخبه و آگاه ، کمک می کند.
سازمان های دیجیتالی بر اساس نقش و خصیصه هایی که دراختیار دارند ، کارآفرینی خوب و کم هزینه ای را پدیدار می کنند.چرا که برای بسیاری از کارمندان ، یک میز و رایانه و مختصات دیگر کافی است تا بر اساس ماموریت سازمانی کار کنند و نیازمند بیل و چکش و لوازم صنعتی و فنی و...دیگر نیستند.
همه چیز به کمک آی تی و برای آی تی در جهت توسعه کسب و کار امکان فراهم شدن دارد.مایکروسافت ، گوگل و خیلی از سازمان های دیجیتالی دیگر ، فقط فروشنده دانش و اطلاعات هستند و بس ! گنج سازمان های دیجیتالی موفق ، در شیوه ها و هنرهای به کارگیری نهاده های تولید در عرصه آی تی است که اساس موفقیت های روز افزون انان را تدار می بیند.سازمان های دیجیتالی ایران برای نیل به تجارب گوگل ، باید توانایی مدیریت منابع و هنر توسعه فرآیندهای کسب و کار در عرصه دیجیتال را داشته باشند.هیچ گاه ، صنعت گران بی دانش ، بی اطلاع و ناآگاه ، عمر طولانی در این عرصه نوین را نخواهند داشت .پس برای هنرمند شدن در این عرصه ، باید از ابزارهای آن اطلاع داشت .دوره های آموزشی مختلفی را طی نمود (مثل MBA – CCNA-MCSE - PROJECT MANAGEMENT – ICT DEVELOPMENT ) بر اصول مدیریت در سازمان های سنتی اگاهی کامل داشت .بازاریابی را بلد بود.
اصول روانشناسی و ارتباطات با کارکنان را دانست و در راستای اهداف سازمانی ، توانایی استخدام افراد زبده را دراختیار داشت.
مدیریت منابع انسانی HRM را باید تا حدی درک کرد و از تیم های مشاوره و کارشناسان با تجربه استفاده نمود.جایگاه هر فرد در سازمان باید مشخص باشد تا حتی اگر افراد به حضور در تیم های مختلف علاقمندند ، همواره جایگاه فردی فرصت های شغلی در سازمان از قبل تعیین شده باشد و پاسخ گویی برای نیازهای مشتریات سازمان ، موجود باشد.
▪ استفاده از پتانسیل ها و بسترهای دیجیتالی موجود در کشور برای گسترش کسب و کار در صنعت دیجیتال ، باید پتانسیل کشوری از همه جهات فراهم شود.
در کشوری که ضعف های زیر حاکم باشد ، هیچ گاه سازمان های دیجیتالی موفق رشد و بارور نخواهند شد :
ـ نبود چشم انداز جامع ملی در گسترش صنعت دیجیتال و زیر ساخت های فناوری اطلاعات
ـ فقدان یک دولت الکترونیک قدرتمند و فراگیر در عرصه های مختلف علمی ، آموزشی و فرهنگی جامعه
ـ ضعف امور بانکداری الکترونیکی و نهادهای مبتنی بر ظرفیت سازی در گسترش زیرساخت های مربوطه
ـ فقدان کارت های اعتباری و الکترونیکی ملی
ـ نبود زیر ساخت های جامع و هوشمند در اتصال به شبکه های اعتباری جهانی مثل Master Card
ـ فقدان قوانین در گسترش آی تی در جامعه و محدودیت در اجرای قوانین مربوط به حوزه آی تی
ـ فقدان رفتار سازمانی روشن در گسترش مبانی تجارت الکترونیک در جامعه
ـ ضعف سازمان های آموزشی و تربیت نخبگان در عرصه فعالیت های سازمان های دیجیتالی
ـ نبود برنامه کلان برای حمایت مادی از طرح ها و ایده های کسب و کار بخش خصوصی
ـ نبود ظرفیت های حقوقی ، قضایی و فنی برای تعامل سازمان های دیجتالی داخی با نمونه های جهانی
با ایجاد بندهای ۱۰ گانه فوق الذکر ، پتانسیل سازی کشوری برای گسترش کسب و کار دیجیتالی فراهم می شود و مقدمه ای برای موفقیت در این راه قلمداد می شود.برای ایجاد سازمان های دیجیتالی موفق مثل گوگل ، دولت ایران باید زیر ساخت های قانونی ، فنی و اجرایی لازم را فراهم کند.
در کشوری که هنوز ۸ میلیون نفر بی سواد ، زیر ۱۰ میلیون نفر کاربر اینترنت ، گرانی اینترنت برای سبد اکثر خانوارهای کشور و هم چنین ، سرعت پائین دسترسی به اینترنت موجود است ، انتظارات باید مبتنی بر توانمندی اجرایی و قانونی در کشور باشد .
به این مسائل باید قانون مداری را نیز اضافه کرد.متاسفانه در کشور ما کپی رایت به معنای واقعی رعایت نمی شود .ما در حالی که قصد گسترش مبانی آی تی درکشور و توسعه صادرات در صنف آی تی کشور را داریم که دنیای دیجیتال ، به دلیل عدم رعایت کپی رایت نرم افزار ها و سیستم های دیجیتالی در کشور ، ایران را تهدید بزرگ برای گسترش صنعیت دیجیتال در جهان می داند.با وجود آن که میلیون ها نسخه سیستم عامل های ویندوز و یونیکس و لینوکس ر کشور استفاده می شود ، اما زیر یک هزار درصد ان ها قانونی و با پرداخت ارزش حقیقی آن ها ، نصب و استفاده می شوند.خیلی از برنامه های صنعتی و گرافیکی دیگر در کشور نیز چنین حکمی دارند.
پس، استقرار سازمان هایی مثل گوگل در ایران ، اهتمامی جامع را می طلبد که بتواند خرده سیستم های مورد نیاز حیات سازمان های دیجیتالی را مثل اکسیژن برای تنفس سیستم تنفس آدمی ، فراهم و در دسترس قرار دهند.
▪ اهتمام به سرآمدی در صنعت دیجیتال
اهتمام به سرآمدی در صنعت دیجیتال و تعهد به گسترش چند بعدی پتانسیل های توسعه کسب و کار ، خود عاملی موثر در خلق سازمان هایی مانند گوگل است .قرار گرفتن در کلاس خلق یک سازمان دیجیتالی با اشل جهانی ،خود گام برداشتن در آفرینش این سازمان است .
برای بسیاری از سازمان های دیجیتالی موفق جهان ، اهتمام به سرآمدی و تعهد به پشتکار و اعتماد به نفس در خلق سازمانی موثر و کارگشا ، به اندازه تهیه راه حل هایی برای حل مسائل سازمانی ، مهم تصور می شود.برای سازمان های دیجیتالی ایران نیز باید چنین اهتمامی متصور باشد .اهتمام به سرآمدی به پرسش های زیر پاسخ می دهد :
ـ با چه پتانسیل هایی می توان گوی سبقت را از سازمان های سنتی در بستر دیجیتال ، ربود؟
ـ چه میزان از ابزارهای لازم برای توسعه کسب و کار را می توان بدون خرید ، تولید و به کار گرفت ؟
ـ چه گونه می توان به تحلیل نقاظ قوت و ضعف نهاده های کاری دیگر سازمان ها ، برای سازمان خود پرداخت؟
ـ سازمان در کدام حوزه های صنعت ، توانایی خلق توان افزایی دیجیتالی را خواهد داشت ؟
ـ برای ارتقای بهره وری و ارزش افزوده مداوم تا حجمی خاص ، نهاده های تولیدی و طراحی سازمان چگونه آرایش شوند؟
چنین پرسش هایی ، پاسخ هایی هدفمند و کارگشا را می طلبند که بی شک ، در خلق سازمان هایی مثل گوگل بسیار موثر خواهند بود.
▪ استفاده از حمایت های مادی و معنوی سازمان های دولتی و مراکز دانشگاهی
گوگل از اغاز فعالیت ، دانشگاهی بوده است .استفاده از پتانسیل های دانشگاهی و اهتمام دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کشور به گسترش سازمان های دیجیتالی ، امر مهمی است که باید به آن اعتقاد داشت .
دانشکاه ها باید از پروژه های دانشگاهی حمایت قاطع تری کرده و در قالب مدل های صنعت و دانشگاه که در اول مقاله به آن اشاره شد ، جهت ظرفیت سازی و تلاش بهینه برای گسترش سازمان های دیجیتالی اقدام کنند.ایجاد تیم های دانشجویی در دانشگاه ها ،مخصوصا در دانشکده های فناوری اطلاعات ، رایانه ، مدیریت ، هنر و مهندسی ، و تبیین پروژه های مختلف در راستای اهداف جامع دانشگاه برای توسعه زیر ساخت های فناوری اطلاعات در کشور ، و هدایت ان ها توسط اساتید دانشگاه و حتی مسئولان دولتی و صنعتی کشور ، گام نخست برای دخالت دادن دانشگاه در خلق و سرمایه گذاری در سازمان های دیجیتالی موفق مثل گوگل ، مایکروسافت ، اپل ، لینوکس و امثالهم است .
پشتوانه سازمان های دیجیتالی باید فکر و دانش و تولید اطلاعات در کنار هدایت های مادی و معنوی مراکز اموزش عالی کشور باشد تا ارزش و گستره فعالیت ان ها ، بیش تر به چشم بیاید و اثر بخش باشد.
صندوق فرصت های گسترش اشتغال زایی در ایران در کنار ارگان هایی مثل بانک توسعه صادرات ایران ، شواری عالی انفورماتیک ، شورای عالی فناوری اطلاعات ، اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران و دفتر فناوری های نوین ریاست جمهوری ، در کنار دفاتر تحقیقاتی دانشگاهی کشور ، باید بتوانند از پروژه های مولد و موثر و کارآفرین در خلق سازمان های دیجیتالی و آفرینش الگوهای کارآفرینی دیجیتالی ، حمایت کنند.فراموش نکنیم که ۱۰ سال پیش ، استانفورد با ۱۰ میلیون دلار از پروژه فوق لیسانس رهبران گوگل حمایت کرد .و نه با وام کم بهره چند میلیون تومانی که اکنون در کشور مرسوم است !؟!؟!
▪ استفاده از هنر مدیریت و کارآفرینی نوین در عرصه دیجیتالی در گسترش مبانی کسب و کار در صنعت دیجیتال
برای کاسبی در صنعت دیجیتال و.خلق سازمان های دیجیتالی موفق و موثر ، باید راه کسب و کار را دانست و المان های اثرگذار را تا حد امکان ، قبل از شروع به کار دانست و بر آن ها اشرافی اجمالی داشت .
هنوز آماری در دست نیست که تا چه اندازه ، افرادی که به دنبال خلق کسب و کارهایی در دنیای دیجیتالیدر کشور می روند ، به حداقل اصول هایی در تولید ، کسب و کار و مدیریت و هنر ارتباطات ، بهره مند هستند.اما ، آماری که در اوایل سال ۸۵ از سوی سازمان فنی و حرفه ای کشور منتشر شد ، نشان می دهد که بیش از ۸۵ درصد از متقاضیان اشتغال در کشور ، از حداقل های علمی و عملی برای اشتغال آفرینی و حتی استخدام در یک سازمان ، برخوردار نیستند.
مشخص است که ضعف منابع انسانی مقتدر و اگاه ، در آفرینی سازمان های دیجیتالی یک مسئله راهبردی و فوق العاده حساس است.
دولت و دانشگاه ها باید برنامه ای برای پرورش و تربیت افراد در این عرصه در اختیار داشته باشند.قطعا سطوح تربیت و آموزش کسانی که قصد دارند در این زمینه فرآیند : رهبری ، مدیریت واحدها ، کاربری فرصت های شغلی و مسائل دیگر را در اختیار داشته باشند ، با هم متفاوت است .فراهم کرن این فرصت های آموزشی در سطوح مختلف ، نیاز مهمی است که باید به ان توجه کرد.
درکشوری مثل آمریکا ، مراکز زیادی برای آموزش و تربیت افراد برای خلق و مدیریت و گسترش فرآیندهای کسب و کار در سازمان های دیجیتالی وجود دارد که این امر ، بستر را برای موفقیت سازمان های دیجیتالی فراهم می کند.
اهتمامی که اکنون درکشور در جهت توسعه ضریب نفوذ آی تی در جامعه و فراهم کردن بسترهایی برای تعریف دوره های جدید در سطح کارشناسی ارشد برای توسعه اموری چون بازاریابی ، مدیرتی کارآفرینی ، تجارت الکترونیک و امثالهم پدید آمده است ، رویکرد خوب و جوانی که اکنون درحال شکل گیری است اگر خواهان سازمان های یمثل گوگل هستیم ، باید از همه جهات ، متریال لازم را فراهم کنیم و در این راه هم دولت نقش دارد ، هم صنعت نقش دارد ، هم دانشگاه رسالت دارد و همه افراد علاقمند به حضور در این حوزه ، باید اهتمام جدی به خرج بدهند.
● سخن آخر
به هر حال ، مدیریت در سازمان های دیجیتالی ، فرآیندها و زیر ساخت های متنوع و پیچیده ای را طلب می کند که آموزش فراگیر و مداوم ، حمایت های قانونی گسترده در قالب پروتکل ها و کنوانسیون های بین المللی از فعالان این صنعت و درک پتانسل زایی گسترده و فراگیر این سازمان ها در همه ابعاد سازندگی در کشور ، باید مورد توجه مسئولان قرار بگیرد.
امید است این مقاله ، مقدمه ای برای فهم بیش تر فاکتورهای رهبری در کارآفرینی سازمان های دیجیتالی در کشور باشد تا به زودی ، شاهد ارتقای سطح GNP و رونق صادرات از طریق سازمان های دیجیتال باشیم.َ
منبع : اخبار فن‌آوری اطلاعات ایتنا


همچنین مشاهده کنید