چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

نشاید از تو چندین جور کردن


نشاید از تو چندین جور کردن    نشاید خون مظلومان به گردن
مرا بهر تو باید زندگانی    وگر نی سهل دارم جان سپردن
از آن روزی که نام تو شنیدم    شدم عاجز من از شب‌ها شمردن
روا باشد که از چون تو کریمی    نصیب من بود افسوس خوردن
خداوندا از آن خوشتر چه باشد    بدیدن روی تو پیش تو مردن
مثال شمع شد خونم در آتش    ز دل جوشیدن و بر رخ فسردن
در این زندان مرا کند است دندان    از این صبر و از این دندان فشردن
از این خانه شدم من سیر وقت است    به بام آسمان‌ها رخت بردن


همچنین مشاهده کنید