شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

بر سر من نامده است از تو جفاجوی تر


بر سر من نامده است از تو جفاجوی تر    در همه عالم توئی از همه بدخوی‌تر
گیر که من نیستم هم ز خود انصاف ده    تا به جهان کس شنید از تو جفاجوی تر
هستی خورشید حسن لاجرم از وصل تو    هرکه به نزدیک تر از تو سیه روی تر
گفتم هستی چو گل هم خوش و هم بی‌وفا    لیک نگفتم که هست گل ز تو خوشبوی‌تر
بود گناه من آنک با تو یگانه شدم    نیست مرا ز آب چشم هیچ گنه‌شوی‌تر
تا دل من سوی توست بارگه صبر من    هست به کوی عدم بلکه از آنسوی‌تر
در صف عشاق تو کمتر خاقانی است    لیک به وصف تو در، اوست سخنگوی‌تر


همچنین مشاهده کنید