پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

گر متصور شدی با تو درآمیختن


گر متصور شدی با تو درآمیختن    حیف نبودی وجود در قدمت ریختن
فکرت من در تو نیست در قلم قدرتیست    کو بتواند چنین صورتی انگیختن
کیست که مرهم نهد بر دل مجروح عشق    کش نه مجال وقوف نه ره بگسیختن
داعیه شوق نیست رفتن و بازآمدن    قاعده مهر نیست بستن و بگسیختن
آب روان سرشک و آتش سوزان آه    پیش تو بادست و خاک بر سر خود بیختن
هر که به شب شمع وار در نظر شاهدیست    باک ندارد به روز کشتن و آویختن
خوی تو با دوستان تلخ سخن گفتنست    چاره سعدی حدیث با شکر آمیختن


همچنین مشاهده کنید