شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

بیا بیا که شدم در غم تو سودایی


بیا بیا که شدم در غم تو سودایی    درآ درآ که به جان آمدم ز تنهایی
عجب عجب که برون آمدی به پرسش من    ببین ببین که چه بی‌طاقتم ز شیدایی
بده بده که چه آورده‌ای به تحفه مرا    بنه بنه بنشین تا دمی برآسایی
مرو مرو چه سبب زود زود می‌بروی    بگو بگو که چرا دیر دیر می‌آیی
نفس نفس زده‌ام ناله‌ها ز فرقت تو    زمان زمان شده‌ام بی‌رخ تو سودایی
مجو مجو پس از این زینهار راه جفا    مکن مکن که کشد کار ما به رسوایی
برو برو که چه کژ می‌روی به شیوه گری    بیا بیا که چه خوش می‌خمی به رعنایی


همچنین مشاهده کنید