دوشنبه, ۳۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 May, 2024
مجله ویستا
کانال
چهارمين جزء مدل برلو، کانال است. او دربارهٔ کانال مىنويسد: 'دقيقاً مىتوان گفت که هيچ واژهاى بهاندازهٔ لغت کانال در نظريههاى ارتباط به کار برده نشده است. ولى در اين نظريهها با معنىهاى گوناگون مطرح شده است که سه معنى به کار برده شده را مىتوان نشان داد. |
فرض کنيد من در ساحل شيبدار يک درياچهٔ عريض و شما در سوى ديگر اين درياچه ايستادهايد و فرض کنيد من بستهاى براى شما دارم که مىخواهم آن را از جائى که ايستادهام به شما برسانم. آيا به چه چيزى نياز دارم؟ نخست نياز به يک قابق براى حمل بسته دارم. سپس به چيزى مثل يک بارانداز براى قرار دادن آن بسته در داخل قايق و از طرفى شما در سوى ديگر به چيزى شبيه همان بارانداز براى تخليهٔ بار از قايق داريد. و سرانجام من نياز به آب دارم که قايق در داخل آن حرکت کند من نياز به چيزى دارم که نقش حملکننده را براى قايق داشته باشد نياز به يک واسطه. |
به اين ترتيب براى اينکه بتوانم بستهام را به آن سوى درياچه به شما برسانم هر دو نياز به: ۱. باراندازهائى که خوب کار کنند ۲. قايقى که در وضعيت خوبى باشد ۳. و آب در داخل درياچه داريم. اگر هر يک از اين سه نباشد ما نمىتوانيم به خواستهمان برسيم. در نظريهٔ ارتباطات، به هر سه اين عوامل در مجموع کانال مىگوئيم. تصور کنيد دو نفر بخواهند با يکديگر صحبت کنند. براى انجام چنين کارى هر يک از آن دو نياز به داشتن رمزگذار و رمزخوان است. وجود اين دو دستگاه سبب مىشود که بتوانيم يک محرک الکتريکى درونى عصب را به يک پيام بيرونى فيزيکى تبديل کنيم. براى اين مکالمه اولى بايد قادر به صحبت کردن باشد و ديگرى قادر به شنيدن. ساز و کار صحبت کردن و شنيدن اين دو قابل مقايسه با آن بارانداز در مثال قايق است. پيام شفاهى (oral message)، که يکى توليد کرده بايد از طريق نوعى وسيلهٔ نقليهٔ پيام (messafge vehicle) بهسوى شما بيايد. وسيلهٔ نقليهاى که پيام شفاهى را حمل کند. اين وسيلهٔ نقليه همان امواج صوتى است. در اينجا امواج صوتى قابل مقايسه با همان قايق است. |
سرانجام امواج صوتى خودشان نياز به چيزى دارند که از آنها حمايت کند و آن يک حملکنندهٔ موج (wave carrier) است. معمولاً در ارتباطات انسانى امواج صوتى بهوسيلهٔ هوا حمل مىشوند. در اينجا هوا به مثابه آب در مثال آن قايق است. |
به اين ترتيب سه معنى اصلى براى کانال در ارتباط وجود دارد. روشهاى رمزگذارى و رمزخوانى پيام (باراندازها)، وسيلهٔ نقليهٔ پيام (قايق) و وسيلهٔ نقليهٔ حملکننده (vehicle-carriers) (آب). نيازى به اينکه در مورد وسيلهٔ نقليه حملکننده و معنى آن زياد بيانديشيم نداريم. اين موضوعى است که مربوط به مهندسان، فيزيکدانان، زيستشناسان و شيميستها است. |
اين مسئله سبب مىشود که به دو معنى ديگر کانال بپردازيم. |
وسيلهٔ نقليهٔ پيام مىتواند امواج نوري، امواج صوتى و غيره باشد. اين نيز از حوزهٔ توجه ما خارج است و مربوط به مهندسان ارتباطات مىشود. بيشتر به وسايل ارتباطى عمومى (public media of communication) مانند راديو، تلفن، تلگراف، روزنامه، فيلم، مجله، سخنرانى عمومى (public platform)، و غيره توجه داريم. |
در ارتباطات، منبع بايد يک کانال را براى پيام خود انتخاب کند. او بايد وسيلهٔ نقليهاى را برگزيند که پيام او را حمل کند.' (Berlo,1960,pp63-64) |
ديويد برلو در اينجا به مثالهائى از کانالهائى گوناگون و مجلات آمريکائى مىپردازد که از حوزهٔ بحث دربارهٔ مدل او خارج است. او در ادامه مىنويسد: 'وسايل ارتباط عمومي، همان نقش قايق را دارند. آنها وسايل نقليهاى هستند که پيام را حمل مىکنند. اما در ارتباطات انسانى حسها را بايد به مشابه همان باراندازها بدانيم. |
بهعنوان يک رمزگذار-منبع بايد تصميم بگيريم چه کانالى را براى پيام خود برگزينيم که گيرنده بتواند آن را رمزخوانى کند، بتواند ببيند، بشنود، لمس کند و حتى بهطور اتفاقى بچشد و يا بو کند. به زبان ديگر مىتوانيم به کانالهاى ارتباط بهعنوان مهارتهاى حرکتى نگاه کنيم. |
بهطور خلاصه کانال ارتباطى را مىتوانيم بهطور فيزيولوژيکى چنين تعريف کنيم که حسهائى است که رمزخوان-گيرنده مىتواند يک پيامى را که از سوى يک منبع-رمزگذار، رمزگذارى و منتقل شده است درک کند. در واقع کانال يک ساز و کار (sense mechanism) حسى چون شنيدن، ديدن، لمس کردن و غيره است. به اين ترتيب در يک فراگرد ارتباط فرد با فرد، ساز و کار حسى فرد، هم نقش رمزخوان را دارد و هم نقش کانال را.' (Berlo,1960,p68) |
برلو در توجيه تضادى که براى ساز و کار حسى پيش آمده است به مثالى مىپردازد و مىگويد اگر شما سؤال کنيد که آيا آن بارانداز به ساحل مربوط است يا به آب، من خواهم گفت به هر دو. ما مىتوانيم بگوئيم اول با خشکى مرتبط است يا اول با آب. در واقع بارانداز حلقهاى است از رابطهٔ بين ساحل و آب. به همين ترتيب براساس هدفى که داريم گاهى اوقات بايد بگوئيم اين چيز و گاهى آن چيز! در اينجا نيز وقتى راجع به ساز و کار حسى صحبت مىکنيم مسئلهاى مشابه وجود دارد. ساز و کار حسى را هم مىتوان بخشى از گيرنده و هم بخشى از کانال شناخت اما براى اجتناب از گيجى نبايد فراموش کرد که بدون بارانداز شما نمىتوانيد از ساحل به آب و از آب به ساحل برويد. به همين ترتيب در ارتباط، پيام نمىتوانيد با گيرنده مرتبط شود مگر آنکه بهوسيلهٔ او حس شود. شما ممکن است ترجيح دهيد که براى حسها واژهٔ کانالها را انتخاب کنيد يا اينکه لغت رمزخوانها را برگزينيد. به هر حال واژهاى که انتخاب مىکنيم مهم نيست بلکه کارکردن آن مهم است. (Berlo,1960,p68) |
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
سید ابراهیم رئیسی سیدابراهیم رئیسی رئیس جمهور ابراهیم رئیسی رئیسی سقوط بالگرد رئیسی ایران بالگرد سقوط بالگرد شهادت دولت سیزدهم مجلس شورای اسلامی
هلال احمر سردار رادان پلیس فتا تهران هواشناسی سیل مشهد بارش باران آموزش و پرورش سلامت پلیس سازمان هواشناسی
بورس قیمت خودرو خودرو دلار قیمت دلار یارانه بازار خودرو ایران خودرو حقوق بازنشستگان قیمت طلا مالیات مسکن
سینما تلویزیون سینمای ایران شعر لیلا حاتمی زری خوشکام نمایشگاه کتاب علی حاتمی کتاب فیلم
قرآن دانش بنیان
روسیه ولادیمیر پوتین رژیم صهیونیستی غزه اسرائیل آمریکا فلسطین جنگ غزه حماس چین اوکراین لبنان
فوتبال ابراهیم رییسی پرسپولیس استقلال لیگ برتر انگلیس لیگ برتر لیگ برتر ایران فدراسیون فوتبال بازی تراکتور باشگاه پرسپولیس بارسلونا
سامسونگ موبایل ناسا هوش مصنوعی اپل فناوری اینترنت نمایشگاه ایران هلث آیفون
سرطان آلزایمر استرس سازمان غذا و دارو افسردگی کاهش وزن دیابت ویتامین