یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

نور روی تو را نظر نکشد


نور روی تو را نظر نکشد    سوز عشق تو را جگر نکشد
باد خاک سیاه بر سر آنک    خاک کوی تو در بصر نکشد
آتش عشق بیدلان تو را    هفت آتش گه سقر نکشد
از درازی و دوری راهت    هیچ کس راه تو به سر نکشد
که رهت جز به قدر و قوت ما    قدر یک گام بیشتر نکشد
درد هر کس به قدر طاقت اوست    کانچه عیسی کشید خر نکشد
کوه اندوه و بار محنت تو    چون کشد دل که بحر و بر نکشد
خود عجب نبود آنکه از ره عجز    پشه‌ای پیل را به بر نکشد
با کمان فلک به هیچ سبیل    بازوی هیچ پشه در نکشد
هیچکس عشق چون تو معشوقی    به ترازوی عقل بر نکشد
چون کشد کوه بی نهایت را    آن ترازو که بیش زر نکشد
وزن عشق تو عقل کی داند    عشق تو عقل مختصر نکشد
عشقت از دیرها نگردد باز    تا که ابدال را بدر نکشد
دل عطار در غم تو چنان است    که غم دیگران دگر نکشد


همچنین مشاهده کنید