یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

ترک عجمی کاکل ترکانه برانداخت


ترک عجمی کاکل ترکانه برانداخت    از خانه برون آمد و صد خانه برانداخت
در حلق دل شیفته شد حلقه به شوخی    هر موی که زلفش ز سرشانه برانداخت
آه از جگر صورت دیوار برآمد    چون عکس رخ خویش به کاشانه برانداخت
شوق لب چون جام عقیقش ز لطافت    خون از دهن ساغر و پیمانه برانداخت
فریاد! که چشمم ز فراق لب لعلش    ماننده‌ی دریا در و دردانه برانداخت
دردا! که: فراق رخ آن ترک پریوش    بنیاد من عاشق دیوانه بر انداخت
گر یاد کند زاوحدی آن ماه عجب نیست    خورشید بسی سایه به ویرانه برانداخت


همچنین مشاهده کنید