کاتاراکت ثانوى به بيمارى چشمى معمولاً در ناحيه ساب کپسولار خلفى ايجاد مىشود و پيشرفت مىکند. اين نوع کاتاراکت معمولاً يکطرفه است و پيشآگهى آن به خوبى نوع وابسته به سن نيست. بيمارىهاى معمول ايجاد کننده اين نوع کاتاراکت شامل هستند بر يووئيت مزمن يا راجعه، گلوکوم، رتينيت پيگمنتوزا و جداشدگى شبکيه.
کاتاراکت ناشى از بيمارى سيستميک
کاتاراکت ناشى از بيمارى سيستميک معمولاً دوطرفه هستند و ناشى از ديابت شيرين (کاتاراکت منقوط) (Punctate dot C)، هيپوپاراتيروئيديسم، ديستروفى ميوتونيک، درماتيت آتوپيک، گالاکتوزمى و سندرمهاى Werner، Lowe و داون.
کاتاراکت ناشى از دارو
کاتاراکت ناشى از دارو بهدنبال مصرف کورتيکواستروئيد (سيستميک يا موضعى بهصورت طولانى مدت)، فنوتيازينها، آميودارون و قطرههاى ميوتيک قوى نظير فسفولين که در درمان گلوکوم بهکار مىرود، رخ مىدهد.
غشاء، ثانويه (after Cataract)
غشاء، ثانويه عبارت است از کدر شدن کپسول خلفى در اثر کاتاراکت تروماتيکى که جذب ناکامل شده يا پس از جراحى ECLE (Extacapsular Lens Extration) (خارج کردن اکستراکپسولار عدسي). علت آن بقاى اپىتليوم زيرکپسولى عدسى و تکثير آن مىباشد (ايجاد مرواريدهاى Elschnig) که نهايتاً به کاهش حدت بينائى مىانجامد. اين غشاء در نيمى از بالغين و تقريباً تمام اطفال عمل شده به روش اکستراکپسولار ايجاد مىشود لذا اين روش در اطفال بهکار نمىرود. امروزه جهت رفع غشاء ثانويه از ليزر بهجاى چاقو استفاده مىکنند. اين تکنيک ليزرى غير تهاجمى موقتى فشار داخل چشم (فشار داخل چشم ظرف ۳ ساعت بالا رفته با درمان طى چند روز بهبود مىيابد و بهندرت هفتهها بالا مىماند که اين حالت بهخصوص در چشمهاى بدون عدسى بيشتر است از چشمهاى با عدسى مصنوعي). آسيب به عدسى داخل چشمى (معمولاً بىاثر بر بينائي) و جابهجائى زجاجيه به درون اتاق قدامى (در چشم بدون عدسي) که خطر جداشدگى شبکيه و ادم سيستوئيد ماکولا را بهدنبال دارد.